نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    106   107   108   109   110    >>    >
 
+ گنبدطلايي 
در حضور خار ها هم ميشود يک ياس بود

در هياهوي مترسک ها پر از احساس بود

ميشود حتي براي ديدن پروانه ها

شيشه هاي مات يک متروکه را الماس بود

کاش ميشد ، حرفي از کاش ميشد هم نبود

هرچه بود احساس بود و عشق بود و ياس بود
+ گنبدطلايي 
امام على (عليه السلام):
ان الامر بالمعروف والنهى عن المنكر لا يقربان من اءجل و لا ينقصان من رزق ، لكن يضاعفان الثواب ويعظمان الاجر واءفضل منهما كلمة عدل عند امام جائر
امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك مى كنند و نه روزى را كم مى نمايند، بلكه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ مى سازند و برتر از امر به معروف و نهى از منكر سخن عادلانه است نزد حاكمى ستمگر.
+ گنبدطلايي 
در ميان حجره، يا رب؛ کيست غوغا مي کند؟!
شکوه زير لب ز بي رحمي دنيا مي کند؟!
همسرش از فرط شادي و شعف کف ميزند!
زين عمل خود را به عالم خوار و رسوا مي کند؟!

"السلام عليک يا جواد الائمه (عليه السلام)"
+ گنبدطلايي 
ايّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ فى دينِ اللّه فَاِنَّ جَماعَةً فيما تَـكْرَهونَ مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فيما تُحِبّونَ مِنَ الْباطِلِ وَ اِنَّ اللّه سُبْحانَهُ لَمْ يُعْطِ اَحَدا بِفُرْقَةٍ خَيْرا مِمَّنْ مَضى وَ لا مِمَّنْ بَقىَ ؛

از چند رنگى و اختلاف در دين خدا بپرهيزيد، زيرا يكپارچگى در آنچه حق است ولى شما آن را ناخوش مى داريد، از پراكندگى در آنچه باطل است اما خوشايند شما مى باشد، بهتر است. خداى سبحان به هيچ يك از گذشتگان و باقى ماندگان بر اثر تفرقه و جدايى خير و خوبى عطا نكرده است.
+ گنبدطلايي 
در مقابل تقدير خداوند همانند کودکي يک ساله باش

که وقتي او را به هوا مي اندازي ، مي خندد

چرا که اطمينان دارد او را خواهي گرفت
+ گنبدطلايي 
چشمانم را
هميشه ميبندم
تا تورا در کنارم ببينم
در خيال با تو
سخن ميگويم
تا تنهايي را حس نکنم
در ذهن
تورا مي يابم
تا بدانم که در کنار مني
ميترسم چشمانم را باز کنم
نکند تو نباشي اي خــــــدا…….
+ گنبدطلايي 
شبيه قطره باراني که آهن را نمي فهمد
دلم فرق رفيق و فرق دشمن را نمي فهمد

نگاهي شيشه اي دارم به سنگ مردمک هايت
الفباي دلت معناي «نشکن!» را نمي فهمد

هزاران بار ديگر هم بگويي: «دوستت دارم»
کسي معناي اين حرف مبرهن را نمي فهمد

من ابراهيم عشقم، مردم اسماعيل دلهاشان
محبت مانده شمشيري که گردن را نمي فهمد

چراغ چشمهايت را برايم پست کن ديگر
نگاهم فرق شب با روز روشن را نمي فهمد

دلم خون است تا حدي که وقتي از تو مي گويم
فقط يک روح سرشارم که اين تن را نمي فهمد

براي خويش دنيايي شبيه آرزو دارم
کسي من را نمي فهمد... کسي من را نمي فهمد

دلم بدجوري هواي جبهه را كرده است، به طوري كه يك لحظه نمي‌توانم تحمل كنم. دلم همه‌اش شور مي‌زند و مي‌خواهم بال در بياورم و هرچه سريعتر خودم را به خط اول برسانم مي خواهم در سرزميني كه امام زمان آن را كربلا ناميد وارد بشوم و همچنان كه خدا اين توفيق را نصيبم كرد به هر صورت به جبهه بيابم اين توفيق را نيز نصيبم كند كه در اين دشت كربلا شهيد بشوم وقتي برادران بسيجي‌ام را مي‌بينم كه با چه شوقي در اينجا فداكاري مي‌كنند از خودم و از خداي خودم خجالت مي‌كشم كه سالم برگردم.

فرازي از وصيت‌نامهشهيد محمدتقي پورمنفرد
سلام بزرگوار...
من براي خاك نمي‌جنگم چون عاقبت خاك مرا مي‌بلعد من براي آب نمي‌جنگم چون هميشه آب از آسمان مي‌بارد. من براي آن مي‌جنگم كه پيامبر در احد جنگيد.
فرازي از وصيت‌نامهشهيد سيامك جعفرزاده
ما که خود تشنه ديدار توئيم
همه ناديده خريدار توئيم
نه خريدار گرفتار توئيم
نه گرفتار که بيمار تو ئيم
همه گوييم بيا مهدي جان
بشنو ناله ما مهدي جان
شهادت جانسوز امام باقر تسليت باد
اي کاش مدينه بوديم و آنجا به امام زمان عرض تسليت ميگفتيم
التماس دعا ياعلي
کـم کم دلـم از اين و از آن سيــــــر مي‏شود

با چشـم مهـــــربان تـو تسخــــــير مي‏شود

اين خواب‏ها که همسفر هر شب من است

يکــــــــــــــ روز مو به مو همه تعبير مي‏شود

فرصت گذشت وقت زيادي نمانده استــــــــ!

تعجــيل کن عزيز دلم ديـــــــــــــر مي‏شود!!!

اللهم عجل لوليکـــــــــــــ الفــــــــــــــــــــــــــــــــــــرج

+ باران 
از دو چـشـم يـاس مي خوانم بيا
شعري از احساس مي خوانم بيا

نــيــسـتـم لايـق بـه ديـدارت ولي

روضـــه ي عـبــاس مي خوانم بيا


سلامتي و تعجيل در امر فرج مولا صاحب الزمان صلوات?

خاموش‏تر از چراغ مرگم ، روشن‏تر از آفتاب کجايى؟

‏عقربک‏هاى ساعت، تا کى به گرد خود گردند، بيهوده در صفحه غيبت

در گرگ و ميش سحرگاه، پايان غيبتت را انتظار مى‏کشم


آن روز که بيايى،

جهان براى خوشبختى ما تنگ است

آغاز و فرجام خويش را در تو ميجويم

اين گريه را پايانى است اگر،

اشک راه خود را بداند و بر هر دامانى نريزد.


سلام عليکم خسته نباشيد.

وقتي حسين در صحنه است،
اگر در صحنه نيستي هر جا خواهي باش!
چه ايستاده به نماز چه نشسته بر سفره شراب!


شهيد گلستاني

 <    <<    106   107   108   109   110    >>    >