مرا ياراي ايستادن در برابر هيچ نيست
مگر تو مرا ياري کني
به اميد توست که سر از خاک برمي کشم
و قدم بر خاک مي نهم
امشب که بلرزيد دل و بغض و صدايت / آرام روان گشت دلت سوي خدايت
رفتى به در خانه آن قاضى حاجات / ياد آر مرا ملتمس لطف و دعايت .