خدايا هر روز کمي اندوه برام بفرست
زيرا در اندوه است که تو ياد ميشوي و در خوشي از ياد ميروي . . .
پروردگارا
کاش ، به همان اندازه اي که از حرف مردم ميترسيم
از تو مي ترسيديم ، که اگر اينگونه بود دنياي ما دنياي ديگري بود
و آخرت ما آخرت ديگري … کاش …
خدايا به من ايماني عطا کن که
نگران روزيم نباشم
درست مانند کودکي که نگران وعده بعدي غذايش نيست
زيرا به مهرباني مادرش ايمان دارد . . .
باور نمي کنم
خالق نظم دانه هاي انار
زندگي مرا بي نظم چيده باشد . . .
معبودم
متبرکم گردان به نامت
متبلورم گردان به عبادتت
متذکرم گردان به ذکرت
مرحمتم گردان به رحمتت
از کلمه (ما) بگذريد،آن جا که در کارها کلمه(من) و (ما) حکومت مي کند،شرک است. رجبعلي خياط
در هر نفس کشيدن،امتحاني است.ببين با انگيزه رحماني آغاز مي شود يا با انگيزه شيطاني آميخته مي گردد. رجبعلي خياط
اگر چشم براي خدا کند مي شود(عين اللّه) و اگر گوش براي خدا کار کند مي شود(اذن اللّه) و اگر دست براي خدا کار کند مي شود(يد اللّه) تا مي رسد به قلب انسان که جاي خداست. رجبعلي خياط
همه خودهاي انسان از خودپرستي است.تا خداپرست نشوي به جايي نمي رسي. رجبعلي خياط
قاشق براي خوردن غذل خوب است و فنجان براي چاي نوشيدن و...انسان هم تنها براي آدم شدن خوب است. رجبعلي خياط