آيت الله بهجت:
هيچ کودکي نگران وعده بعدي غذايش نيست؛ زيرا ب مهرباني مادرش ايمان دارد؛
اي کاش من هم مثل او ب خدايم ايمان داشتم . . .

امام علي (ع) :
قلب خود را از كينه ديگران پاك كن ، تا قلب آنها از كينه تو پاك شود.

ما عظمتي نداريم، همين اندازه عظمت داريم که مي ايستيم؛ بعد همين را در رکوع، نصفه مي کنيم؛ و بعد به سجده و خاک بر مي گرديم.

ايت الله بهجت

دو عالم غرقِ در شور و عزا شد
چو هنگام رحلت رسول خدا شد
به ياد غربت بقيع آن امام مظلوم
که چون مسوم امام مجتبي شد
به عشق او که ملجا درماندگانست
دل من هوايي مشهد الرضا شد
رحلت پيامبر،شهادت امام حسن(ع)و امام رضا(ع) تسليت باد.

ايــن روزهـا شـور و اشـتـيـاق عـجـيـبـي در مـشـهـد بــه پــاسـت اگــر دلــت هــوايــي مـشـهـدالــرضــا شـد فــرقــي نـدارد نــزديــک بــاشي يــا دور......فـقـط کـافـيـسـت بـگــويــي الـسلام عـلـيـک يـا عـلي بــن مـوسـي الــرضــا... الـسلام عـلـيـک يـابـن فـاطـمـه الـــزهــرا . . .

ســالــروز شـهــادت آقــا عـلي بــن مــوســي الــرضــا تـسـلـيـت . . .

بياييد هميشه به ياد داشته باشيم
که
راز يک زندگي آرام در اين است
که
امروز را در کنار خدا گام برداريم و
فردامان را به او بسپاريم

دانشگاه انتظار پس از 1300 سال هم‌چنان داتشجو مي‌پذيرد، متآ‌سفانه اين دانشگاه هنوز 313 فارغ‌التحصيل هم نداشته
مدارک لازم
نماز اول وقت
جلب رضاي امام عصر عليه‌السلام
دائم‌الوضو بودن
برگه تسويه‌حساب حق‌الناس
قلبي آکنده از ياد خدا
به اميد عدم مشروطي

ياحسين!
هزار خرقه عوض کرد روزگار،....و هنوز؛
حديث پيراهن کهنه ي تو پابرجاست...
لبيک يا حسين...
الهم الرزقنا کربلا
بحق فاطمََة الزهرا...

نبود … پيدا شد … آشنا شد … دوست شد … مهر شد … گرم شد
عشق شد … يار شد … تار شد … بد شد … رد شد … سرد شد
غم شد … بغض شد … اشک شد … آه شد … دور شد … گم شد
تمام شد

نسلـي هستــيـم که روزهــا ميخــوابيــم ...

و شبــهـا بيـــــداريـــم !

چــون ...

تــاريـکي شب ، بـــرامــون ...

قــابــل تحمـّـل تــر از “تـــاريــکي” روزهــامــونــه !!

از تصادف جان سالم به در برده بود و مي گفت
زندگي اش را مديون ماشين مدل بالايش است
و خــــــــــــــــــــــــدا همچنان لبخند ميزد. . .

چه بسا خداوند هر گره اي که در کار ما مي اندازد همچو گره هاي قالي باشد که نهايتا قصد دارد با آنها نقشي زيبا را بيافريند …
.

قصه اي دارم!
غصه ام در دل آن جامانده
گاه گاهي دل من ميگيرد
بيشتر هنگام غروب
در همان وقت خدا نيزپر از تنهايست
جز خدا نيز کسي تنها نيست
وخدايي که در اين نزديکيست
در همين لحظه به هنگام طلوع
که اذان سردادند
من وضو خواهم ساخت…
اشک چشمانم را
تابه سر منزل زيباي حقيقت برسم…

خداوندا
ناداني ديروز ، شادي امروزم را گرفت !
ناداني امروزم را بگيِر تا شادي فردايم را از دست ندهم …