شمـــايـــي کــــه کســــي دوستتـان دارد ،
بــــله !
بـــا شـــما هستـــم !
هيچـــي ..
فقط خــــوش بـــحالتـــان . . .

کاش واژه حقيقت آنقدر با زبان ما صميمي بود ،
که براي بيان کردن “دوستت دارم” نياز به قسم خوردن نبود . . .

شرمنده مي کنــــــــــــي
گاهي در خوابـــــــــــــ
به من ســـــــــر مي زنـــــــي . . .

بس کن ساعت …
ديگر خسته شده ام …
آره من کم آورده ام …
خودم ميدانم که نيست …
اينقدر با صدايت ، نبودنش را به رخم نکش.

دلـــت که تــنگِ يکــ نفــر باشــد …
خودِ خــــدا هـــم بيـــايد تا خــوش بگــذرد و لحــظه اي فرامــوش کني !
فايــــده نــدارد …
تو دلــت تنـــــگ اســــت …
دلــت براي همــان يک نفــر تــنگ است …
تا نيــايد … تا نبــاـشد …
هيــچ چــيز درســت نميـــشود …

فکرش را هم نميکردم
روزي سيگار بکشم
حالا… سالهاست که سيگار مرا ميکشد
چاي… مرا ميريزد
آينه… سراغ دندان هايم را ميگيرد
حال ريه ام را مي پرسد
من…
به ناچار با موهايم ور ميروم…

تمام افکارم …
شعرهايم …
نوشته هايم …
همه بوي تو را مي دهند
چرا رهايم نمي کني …
تا لحظه اي براي خودم باشم .

مـن…!
مـرا که ميـشنـاسـي؟! خـودمـم…
کسـي شبيـه هيچـکس!
کمـي کـه لابـه لاي نـوشتـه هـايـم بـگـردي پيـدايـم ميکنـي…
مهـربـان، صبـور، کمـي هـم بهـانـه گيـر …
اگـر نوشتـه هـايـم را بيـابـي ، منـم همـان حـوالـي ام…

حرفهاي دلم را هرگز کسي نميفهمد....

فقط روزي مورچه ها خواهند فهميد!

روزي که گلويم را در زير خاک به تاراج ميبرند..

بهترين ايمان آن است که معتقد باشى هر جا که هستى

خدا با توست ......

بي گناه پاي چوبه ي دار ميخنديد انگار نميدانست

دوره ي ضرب المثل ها تمام شده است

حافظه ام مي گويد :«من چنين کرده ام ».غرورم سرسختانه مي گويد:«امکان ندارد چنين کاري کرده باشم».سرانجام حافظه ام کوتاه مي آيد.(نيچه)

آدمها مثل کتابند ، برگرفته از مطالب مختلف.
از روي بعضي ها بايد مشق نوشت ، از روي بعضي ها جريمه.
بعضي ها را بايد چند بار خواند تا مطالبشان را درک کرد ، ولي بعضي ها را بايد نخوانده کنار گذاشت.
ويکتور هوگو

درلحظه دلشکستگي، دلت را به "خدا" بده؛
او بهترين مونس است
هميشه براي تو وقت دارد و هيچ گاه دل تو را نميشکند......!!

هفت...
چشمه چشمه موج موج
کوچه کوچه رود رود
تو خيابونا به هم رسيدن و يکي شدن
شکستن سردي دي و غرور اهرمن


حالا بازم بشمارن
اينا گزينه‌هاي روي ميز ماست
حالا بازم بشمريد
گزينه هاي روي ميزتون چياست
حالا بازم بشمريد
همه ميدونن اين آخراي قص? شماست
هفت ... شش... پنج ... چهار ... سه ... دو ... يک ...