چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
 
چهار...
ايستادن يه نوجوون بدون ذره‌اي ترس و آرزو
روبروي تانک‌هاي روبرو

پنج...
اهتزاز پرچم سه رنگ
روي گنبد مسجدي که زخم? گلوله‌هاست
خنده‌هاي مردمي که يک صدا مي‌گن
«فتح شهر خون کار خداست»

شش...
آسموني که پر از نواي ربناست
آسموني که قرق شده با شهاب و رعد و صاعقه
با آي? «و ما رميت اذ رميت»
آسموني که کابوس کرکساست
دو ...
سرزميني که نگاش به آسمونه و حسابش از زمين جداست
ذره ذره خاکش از غرور و غيرته
سرزميني که شن کويرشم، لشکر خداست

سه...
بغض ناتموم مادري بالاسر جناز? پسر
بغضي که يک‌مرتبه صدا ميشه سکوت رو ميشکنه
اي تموم بچه‌هام فداي تو يا حسين
اين گلم نثار کربلاي تو يا حسين
يک ...
لحظه لحظه خاطرات بهمنيم که يک دفعه بهار شد
بهمني که بوي گل گرفت و سوسن و ياسمن
بهمني که غرق شوق و شور بود، انفجار نور بود
اين پرچم تو از ازل پشت و پناهم بود

من نوکر تو بودم و هستم و خواهم بود

لايک=السلام عليک يا اباعبدالله الحسين(عليه السلام)
ميگم به ماههي عربي دقت كردين.
ماه اول محرم كه از حرام مياد ماه دوم ميشه صفر كه اسمش روشه و ماه سوم ميشه ربيع كه يعني بهار
حالا دقت كنين تو ماه اول با كمك ارباب از كاراي بدمون دست بكشيم تو ماه دوم سفر كنيم از بديها تا خوبي ها همانند كاروان امام سجاد (ع) و حضرت زينب (ع) كه سهري سخت رو تحمل كردن و در ماه سوم شكوفه بزنيم و رشد كنيم و زندگي جديدي رو تجربه كنيم
حالا ميدونين چرا ماههاي قمري دور ميزنه چون مراحل بالا نياز به زمان خاصي نداره تو ميتوني هر موقع خواستي شروع كني.

هوا خوب است

ب?ا برو?م کم? قدم بزن?م

نگران نباش

دوباره بازم?گردانمت به قاب عکس

خدا قسمت " داشتنت " را به من نداد ...شا?د کس? ...

تو راب?شتر از من

" دعا" کرده بود

+ شهيدان خدا 
مجبورشدم به هر كسى روبزنم
در محضرهرغريبه زانو بزنم
تحقيرشدم چونكه فراموشم شد
يك سربه شماضامن آهوبزنم.
خوشا آنان که با دلبر قرينند...
مداوم با جنابش هم نشينند...
بهر سو ديده خود را گشايند...
بغير از صورت ماهش نبينند...@

يا ابا صالح المهدي
خدايا با حسينت خو گرفتم
برات عشق تو از او گرفتم
شـدم بيمــار من از دوري او
بده شور و صفا با نزديکي او
+ ناصر 


شعرهايم را مي خواني..//

و مي گويي روان پريش شده ام!//

پيچيده است ، قبول ..//

اما من فقط چشمها را مي نويسم ..//

زيرا ساده تر حرف مي زند .!//

+ ناصر 
آه جز آينه اي کهنه مرا همدم نيست
پيش چشمان خودت اشک بريزي کم نيست
يک خودآزاري زيباست که من تنهايم
لذتي هست در اين زخم که در مرهم نيست
اشتياقي به گشوده شدن اين گره نيست
ورنه تنهايي من که گره اش محکم نيست
من از اين فاصله ها هيچ ندارم گله اي
هرچه تقدير نوشتست بيفتد غم نيست
لذتي نيست اگر درد نباشد جانم
هيچ شوري بهتر از شور پس از ماتم نيست
بي سبب درد که هم قافيه با مرد نشد
آدم بي غم و بي درد بدان آدم نيست
تو نبين ساکت و آرام نشستم کنجي
درد ناگفته زياد است ولي محرم نيست
عشق قيام پايدار براي ..//

انسانهاي مقتدر است ..//
عادت ، اراده را ..//

نابود مي کند ..//
کوته فکرترين اشخاص ..//

در خود احساس مي کنند که ..//

بالاتر از خورد و خوراک و توليد مثل ..//

چيزي ديگري نيست .!//
 <    <<    6   7   8   9   10    >>    >