• وبلاگ : نگين شهداي قائم شهر وبلاگ تخصصي شهداي مسجد ابوالفضل ع پل سه تير
  • يادداشت : ( شهيد سيد مجتبي حسيني )
  • نظرات : 20 خصوصي ، 2659 عمومي

    • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    126   127   128   129   130    >>    >
     
    + فاطمه باصري 

    شنيدم اين دعا از ياسميني

    بگفتا کاش يابم هم نشيني

    بگفتم تا بهاران صبر بايد

    که دورت لاله رويد اربعيني

    + ... 
    گريه هائي ست که بعدا

    به آنها مي خندي

    و خنده هائي که بعدا

    بر آنها مي گريي

    و اين ديوانگي

    تنها

    خاصيّت عشق ست

    عشق !
    + فاطمه باصري 

    آمدم امشب به ميخانه تمنايت کنم

    من نميخواهم،بيا ساقي تماشايت کنم

    بيقرارم ساقي از ميخانه بيرونم مکن

    کرده ام مي را بهانه تا تماشايت کنم . . .

    + ... 
    گوش کن , دورترين مرغ جهان مي خواند

    شب سليس است , و يکدست , و باز.

    شمعداني ها

    و صدادارترين شاخه فصل , ماه را مي شنود

    پلکان جلو ساختمان,

    در فانوس به دست

    و در اسراف نسيم ,

    گوش کن, جاده صدا مي زند از دور قدم هاي تو را.

    چشم تو زينت تاريکي نيست.

    پلک ها را بتکان, کفش به پا کن, و بيا.

    و بيا تا جايي, که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

    و زمان روي کلوخي بنشيند با تو

    و مزامير شب اندام ترا, مثل يک قطعه ي آواز به خود جذب کند.

    پارسايي است در آنجا که ترا خواهد گفت:

    بهترين چيز رسيدن به نگاهي است که از حادثه ي عشق , تر است.
    + فاطمه باصري 
    بر رهگذرم هزار جا دام نهي
    گويي بگيرمت اگر گام نهي
    يک ذره ز حکم تو جهان خالي نيست!
    حکمم تو کني و عاصيم نام نهي؟
    + ... 
    ديدن روي تو در خويش ز من خواب گرفت
    آه از آيينه که تصوير تو را قاب گرفت

    خواستم نوح شوم موج غمت غرقم کرد
    کشتي ام را شب طوفاني گرداب گرفت

    در قنوتم ز خدا "عقل" طلب مي کردم
    "عشق" اما خبر از گوشه ي محراب گرفت

    نتوانست فراموش کند مستي را
    هر که از دست تو يک قطره مي ناب گرفت

    کي به انداختن سنگ پياپي در آب؛
    ماه را مي شود از حافظه ي آب گرفت .. " فاضل نظري "
    + ... 

    كاش ميشد ماهم راهي كربلا بشيم ..

    فقط يه بار طعم سر زمين عشق رو بچشيم ..

    حالا فقط نگاه كنيم ..

    تا كه شايد يه روزي ما هم بريم كرببلا ..

    دارن از شام ميرسن ..

    بچه هاي فاطمه ..

    خسته ي خسته با پاي پياده و غمي زياد ..

    راهي سرزمين عشق ..

    .............................................

    واسه سلامتي زائرا دعا كنيد سلامت برگردن

    + فاطمه باصري 
    خداوندا تو را مي خواهم اي از خاکيان برتر
    تو را مي گريم اي در کهکشان جاري
    سکوت بغضهايم را جوابي ده
    غريبي هاي اشکم را پناهي باش . . .
    + فاطمه باصري 
    من جامه عاشقي به تن خواهم کرد
    در وادي عشق ترک من خواهم کرد
    يا وصل تو را به کام دل خواهم ديد
    يا جامه عاشقي کفن خواهم کرد . . .
    + فاطمه باصري 
    ملت عشق از همه ي دين ها جداست /عاشقان را ملت و مذهب خداست . . .
    + فاطمه باصري 
    خداوندا
    گرفتار آن دردم که تو درمان آني بنده آن ثنايم که تو سزاي آني . . .
    + ... 

    اي خداي مهربون دلم گرفته ..

    با تو شعرام همگي رنگ بهاره ..

    با تو هيچ چيزي دلم كم نمياره ..

    وقتي نيستي همه چيز تيره و تاره ..

    كاش ببخشي خطاهامو دوباره ..

    اي خداي مهربون دلم گرفته ..

    از اين ابر نيمه جون دلم گرفته ..

    از زمين و آسمون دم گرفته ..

    آخه اشكامو ببين دلم گرفته ..

    تو ببخش خطاهامو دلم گرفته ..

    توي لحظه هاي من شيرين تريني ..

    واسه عشق و عاشقي تو بهتريني ..

    تو بزرگي اولين و آخريني ..

    كاش هميشه محرم تو باشم ..

    + فاطمه باصري 
    در مقابل تقدير خداوند مثل کودکي يک ساله باش
    وقتي او را به هوا مي اندازي، مي خندد
    چون ايمان دارد که تو او را خواهي گرفت . . .
    + فاطمه باصري 
    خداوندا، مگذار آنچه را که حق مي دانم
    به خاطر آنچه که بد مي دانند، کتمان کنم . . .
    + فاطمه باصري 
    آنهايي که به بيداري خداوند اعتماد دارند ، راحت تر مي خوابند . . .
     <    <<    126   127   128   129   130    >>    >