ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    41   42   43   44   45    >>    >
 

خداوندا

دنياي آشفته ي درونم را که تنها از نگاه تو پيداست ، با لالايي مهربان خود ، آرام کن

تا وجود داشتن و بودن را به زيبايي احساس کنم . . .

+ خاک پاي سيّد علي 
سلام

امام رضا (ع) : ابوصلت هروي گويد شنيدم که امام (ع) ميفرمود : (( خدا رحمت کند کسي را که امر ما را زنده مي سازد )) پرسيدم امر شما چگونه زنده ميشود ؟ فرمود علوم و احاديث و معارف ما را فرا گرفته و به ديگران بياموزد زيرا مردم اگر با زيبايي هاي سخنان ما آشنا گردند از ما پيروي خواهند کرد. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

اللّهمّ عجّل لوليّک الفرج
التماس دعا
يا علي
منتظـــر بارانـــم…
در خلوت کوچه هايم
باد مي آيد
اينجا من هستم ؛
دلم تنگ نيست….
تنها منتظر بارانم
تا قطره هايش بهانه ايي باشند
براي نم ناک بودن لحظه هايم
و اثباتي
بر بي گناهي چشمانم!

عــــزيز بودن آدما


به اين نيســـت که

وقتـــي ميـــبيني شـــون چقـــدر از ديدنـــشون خوشـــحال ميشـــي

بـــه اينـــه که

وقتي نميـــبيـــني شـــون چـــقدر دلتـــ براشـــون تنـــگــــــ ميـــشه!!

نظردست جمعي صلوات فراموش نشه...
سهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم شما10صلوات...
فقــــــــــــــــــــــــــــــــــــط وفقــــــــــــــــــــــــــــط براي ظهور مولامون مهدي فاطمه...
............................................................................................................
نحوه درس خوندن مازندرانيها :

وره که بلدمه ! اينتا که مهم نيه ... وکه طولانيه اينتاک اشالله ننه ... ورم که تقلب کمبه

اخش تموم بيه ... بوريم بخسيم خخخخخخخخخخخخخخخخخخ

دوستان ترجمش : اينو که بلدم ... اين که مهم نيست ... اين که طولانيه ...

اين هم که ايشالله نمياد ... اينم که تقلب مينويسم ... اخش تموم شد برم بخوابم .

هنر نزد مازندرانيها هستو بس .

بعضي ها توي زندگي تو راه مي يابند

اما هيچ گاه تو را نمي فهمند

مثل شمع کوچکي که راهت را کمي روشن کرده است

ولي دستت را سوزانده است


بودن ها هم بودن هاي قديم

نه اينترنت بود ، نه تلفن

فقط نگاه بود ، رو به رو ، چشم در چشم

به همين خلوص ، به همين کيفيت ، به همين سادگي !


ديگر قايق نميسازم...
پشت درياها هر خبري که ميخواهد باشد، باشد...
وقتي از تو خبري نيست...
قايق ميخواهم چه کار...
مرا همين جزيره کوچک تنهايي هايم بس است ...!
تنهايي رادوست دارم ...

زيراآنان که ادعاميکردند هميشه درکنارم ميمانند...

رفتند،اما تنهايي بدون هيچ ادعايي هنوز بامن است.
هر
صبح،
پلکهايت،
فصل جديدي از زندگي را ورق مي زند،
سطر اول هميشه اين است:
"خدا هميشه با ماست"
پس بخوانش با لبخند
ديـشـب خـدا آهـسـتـه درِ گـوشـم گـفـت:
ديــــــگـــــه بـــَـســــــه...
بـاران از اشــک هــايــت خــجــالــت مـي کــشــد..
+ چادرخاکي 
خداوندا....
به دل نگير اگر گاهي
زبانم از شکرت باز مي ايستد !!...
تقصيري ندارد...
قاصر است
کم مي آورد در برابر بزرگي ات...
لکنت مي گيرند واژه هايم در برابرت
در دلم اما هميشه
ذکر خيرت جاريست !!....

+ چادرخاکي 
زاهـد به کـرم، تو را چو ما نـشـناسـد


بيـگـانه تـــو را چـو آشــنا نـشـناســد


گـفتي کـه گـنه کـني به دوزخ برمـت


اين را به کسي گو که تو را نشناسد. . .

ديـگـر نـه اشکهايـم را خـواهـي ديـد

نـه التــمـاس هـايم را

و نـه احـساسـاتِ ايـن دلِ لـعـنـتـي را ...

بـه جـايِ آن احـساسـي کـه کـشـتـي

درخـتـي از غـرور کـاشـتم ...

 <    <<    41   42   43   44   45    >>    >