درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
 
پروردگارا
پناهم باش تا مظلوم روزگار نباشم !
رهايم نکن تا اسير دست روزگار نگردم !
ياورم باش تا محتاج روزگار نباشم !
بال و پرم باش تا که مصلوب اين روزگار نگردم !
همدمم باش تا که تنهاي روزگار نباشم !
کنارم بمان تا که بي کس روزگار نگردم !
مهربانم بمان تا به دنبال روزگار نامهربان نباشم !
عاشقم بمان تا عاشق اين روزگار پست و بي حيا نگردم !
و خدايم باش تا بنده اين روزگار نباشم !
فاطمه فاطمه است.
اي روح دو صد مسيح محتاج دَمَت / زهرايي و خورشيد غبار قدمت

کي گفته که تو حرم نداري بانو؟ / اي وسعت دلهاي شکسته ، حَرَمت . . .

اي روح دو صد مسيح محتاج دَمَت / زهرايي و خورشيد غبار قدمت

کي گفته که تو حرم نداري بانو؟ / اي وسعت دلهاي شکسته ، حَرَمت . . .

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسليت باد

سلام و عرض تسليت

بر دوش داريم عهدي، باشد که به مقصد رسيم....

بروزيم

آن گروهي که مي از ساغر بيگانه زدند
پشت پا برحرم وحرمت خم خانه زدند
اه از توطئه رهبر پيمان شکنان
که به فرموده او سنگ به پيمانه زدند
سينه را ميخ در خانه دريد از اثرش
تير غم بر جگر ساقي ميخانه زدند
بلبل از سوز جگر نعره کشيداز غم گل
تا که بر صورت گل سيلي خصمانه زدند...

سلام ودرودبرشما
ممنونم که باحضورسبزومعنويتون,کلبه ي محقرم رامنورومعطرکرديد.
من هم شهادت مظلومانه ي زهراي مرضيه(س)رابهتون تسليت وتعزيت ميگم.
درپناه يکتاي بي همتا

فاطميه قصه گوي رنجهاست

فاطميه تفسير سوز مرتضي ست

فاطميه شعر داغ لاله است

قصه ي زهراي هجده ساله ست

فاطميه شرح ديوار و در است

دفتر در مقام سخت زينب پرور است

شهادت شفيعه دوعالم حضرت فاطمه زهرا (س) برشما همسنگرگرامي تسليت باد.
بسم ربِّـــ فاطمة الزهــــراء(س)

سلام عليکم؛

آن روز که پهلــوي تــــو از کينــــــه شکست

دل هاي مُحبّـــــــان تــو در سينــه شکست

تصويــــــر تــــو را دل علــــــي آينـــــه بــــــود

انــــدوه تو سنگـي شد و آيينــــــه شکست

شهادت بانوي دو عالم،امّ ابيها حضرت زهـــراء سلام الله عليها تسليت باد.

درپناه چادر خاکي حضرت زهــراء (س) عاقبت بخير شويد.

يازهــراء(س)
باد پاييزي اگر برگ خزان را مي برد
مهر زهرا هم گناه شيعيان را مي برد
التماس دعا
ديگر آن خنده‌ي زيبا به لب مولا نيست
همه هستند ولي هيچ کسي زهرا نيست
قطره‌ي اشک علي تا به ته چاه رسيد
چاه فهميد که کسي همچو علي تنها نيست
شهادت حضرت فاطمه(س) تسليت باد...

شهر آبستن غم هاست ، خدا رحم کند
شهر اين بار چه غوغاست، خدا رحم کند
بوي دود است که پيچيده، کجا ميسوزد؟
نکند خانه مولاست، خدا رحم کند
هيزم آورده که آتش بزنند اين در را
پشت در حضرت زهراست، خدا رحم کند
همه جمعند و موافق که علي را ببرند
و علي يکه و تنهاست خدا رحم کند
غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت
روضه ام ابيهاست خدا رحم کند.
سلام دوست خوبم
بهارتان معطر به نام مادر خوبي ها ![گل][گل]
+ قلب هاي آبي منتظر 
سلام.چطوربعضي خانواده ها امروز مي رقصيدن.يعني ميشه يه مسلمان شيعه ندونه شب شهادت فاطمه زهراس.خدارحم کنه.[گريه][ناراحت]
شک نکن !
درست در لحظه ي آخر ، در اوج توکل و در نهايت تاريکي نوري نمايان مي شود ، معجزه اي رخ مي دهد و چه زيبا خدا از راه مي رسد
آقا بيا تا زندگي معنا بگيرد
شايد دعاي مادرت زهرا بگيرد
آقا بيا تا با ظهور چشم هايت
اين چشم هاي ما کمي تقوا بگيرد

يا مهدي[گل]
+ ليلا 
آمد و شد باز شد آغاز واي

ندبه گري باز شد ابراز واي

تا سخن از نعش زمين مانده شد

فتنه گر از هر طرفي خوانده شد

اهل مدينه به خود آمد عجب!

تازه شده داغ محمد (ص) عجب!

نقشه عليه جسد فاطمه

زير لب اما همه در زمزمه

حيله گران نقشه به سر پرورند

در صدد توطئه ديگرند

بيت علي بود پر از ازدحام

بر لبشان تسليت است و سلام

بغض علي وا شد و با اجتماع

گفت زمان نيست براي وداع

هر که به ياري علي مدعي است

اين بدن آماده تشييع نيست

غربت مولا شد از اينجا عيان

شب شد و رفتند تمسخر کنان

تا که حرامي متفرق شدند

اهل حرم تازه به هق هق شدند

بغض حسن بغض گلوگير بود

اشک حسين آيه تطهير بود

بود در آن واهمه راستين

گريه زينب به سر آستين

کرد نوازش پدر از گريه چند

ناله مبادا بکند کَس بلند

نيمه شب خانه غربت رسيد

لحظه اجراي وصيت رسيد

غسل تن فاطمه با چشم تر

روضه خونابه بماند دگر

سينه و پهلو شکسته عجيب

بود غم افزاي امام غريب

گوشه مهتاب که تابيده شد

ياس کبود عاقبتش ديده شد

شعله احساس چه بالا گرفت

گريه امان از دل مولا گرفت

مرد خدا تا به خدا دل سپرد

دست به بازوي ورم کرده خورد

اشک علي طاقتش از دست داد

از نفسش شدت هق هق فتاد

چون تن موعود حرم شسته شد

نعش نحيفش به کفن بسته شد

گشت به پا تاب و تب نشأتين

وقت وداع حسن است و حسين

واي اگر بند کفن وا شود

مُلک و مَلک در غم زهرا شوند

ولوله شد بند کفن باز شد

تازه غم فاطمه آغاز شد

دست خدا از کفن آمد برون

فاطمه آغوش گشود از درون
 <    <<    6   7   8   9   10    >>    >