نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    101   102   103   104   105    >>    >
 
غفلت از يار گرفتار شدن هم دارد

از شما دور شدن زار شدن هم دارد

هر که از چشم بيفتاد محلش ندهند

عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد

عيب از ماست که هر صبح نمي بينيمت

چشم بيمار شده تار شدن هم دارد

همه با درد به دنبال طبيبي هستيم

دوري از کوي تو بيمار شدن هم دارد

اي طبيب همه ، انگار دلت با ما نيست

بد شدن ، حس دل آزار شدن هم دارد

آنقدر حرف در اين سينه ما جمع شده است

اين همه عقده تلنبار شدن هم دارد

از کريمان فقرا جود و کرم مي خواهند

لطف بسيار طلبکار شدن هم دارد

نکند منتظر مردن مايي آقا ؟

اين بدي مانع ديدار شدن هم دارد

ما اسيريم اسير غم دنيا هستيم

غفلت از يار گرفتار شدن هم دارد
رفرفت مثل طير روحي اعله فرگاک/لااگدر اوصل لک لااگدر انساک ترجمه:مانندپرنده روحم از دوريت پرپرزد نه ميتوانم به توبرسم نه ميتوانم فراموشت کنم.
غيب عن عنيا
ضيع من ايديا
سيبني عذابي لدموع عينيا
ترجمه :
از پيش چشمانم دور شو
از بين دستانم ناپديد شو
و من را همراه با رنجي که مي کشم و اشکي که از چشمانم مي چکد تنها بگذار
يا اَيُّهَا الَّذين ءامَنُوا استَجيبوا لِلّه وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما يُحييکُم

ترجمه:اي مومنان،دعوت خدا و پيامبر را اجابت کنيد؛آنگاه که شما را به چيزي فرا ميخوانَد که زندگي و حياتتان مي بخشد
"انفال24"
موبيدي حتي انسا او لا اهيه بيده/الامر امر الروح هيه التريده ترجمه:دست خودم نيست که فراموشش کنم.دست اوهم نيست"فرمان,فرمان روح است که اورا ميخواهد.
اشگد شفت حلوين تمشي عله دربي/بس انته عکس ناس تمشي عله گلبي ترجمه:بسيار ديدم زيباروياني که از راهم ميگذرند/توبرعکس مردم ازروي قلبم ميگذري.
عينيا بتحبک وقلبى بيحبک وحضنى بيضمک
ترجمه:
چشمانم تو را دوست دارند , قلبم عاشق توست , آغوشم تو را مي پرستد و آرزو دارد که تو را در خود پنهان نمايد.
تخيل لوصديقک توه من مات/او حبيبک فات من يمک يزفونه/دمعتک المن اتطيح للزفو؟؟لو لراح ويدفنونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ترجمه:فکر کن,رفيقت تازه قوت شده/و عشقت ازکنارت رفت ازدواج کرد/اشکت براي کدوم جاري ميشه براي اون که ازدواج کرد؟؟يااون که رفت وخاکش ميکنند؟؟؟؟؟
اشکثر آذاني زماني,ما اظن مره اشتکيت/بس عله افراگ الاحبهم دنگت راسي وبچيت ترجمه:زمانه بسيار آزارم داد,يادندارم 1بار شکايت کرده باشم/فقط ازدوري آنان که دوستشان دارم سرم راخم کردم وگريه کردم
اغفه و تفز العين محتاجه ملگاک /
ميخوابم ولي چشمانم از خواب ميپرند محتاج ديدارت هستند .
تهمل دمع بسکوت ماترضه تنساک /
آرام وبيصدا اشک ميريزد نميخواهد فراموشت کند .
لا تضن مثل الناس بس تبعد انساک /
فکر نکن مثل بقيه مردم وقتي دور شوي فراموشت کنم .
صح منته يم العين بس روحي وياک/
درسته پيشم نيستي ولي دلم باتوست .
مين ده اللي نسيک ؟
تعرف لو قلبي بيتکلم
کان رد عليک

ترجمه : کيست که تو را فراموش کرده ؟
ميداني اگر قلبم سخن ميگفت
پاسخ تو را داده بود . . .
اي غلطه بينا تداوي الا الشک يعمل عداوه

ترجمه : هراشتباهي ميتواند جبران شود , جز ترديد که دشمني مي آورد . . .
لما نحن جينا اختاروا اسامينا اللي سمونا هني اختاروا
هلأ بيحقلنا نختار اللي بيرافقنا بالعمر الجاي ومشوارو

ترجمه : وقتي به دنيا آمديم اسم هايمان را انتخاب کرده بودند , ومارا طبق انتخابشان ناميدند
حالا ما اين حق را داريم که در مسير پيش روي زندگيمان , همراهمان را خودمان انتخاب کنيم . . .
کبرنا و اکتشفنا ان هنالک امور تخيف اکثر من الظلام

ترجمه : بزرگ شديم ودريافتيم که چيزهايي ترسناک تر از تاريکي وجود دارند . . .
لاطبع بيه انساک ولاناوي اعوفک /بس الوکت غدار حارمني اشوفک
ازعوايدمن نيست فراموشت کنم ونه ميتوانم ولت کنم/فقط زمانه ظالم است مراازديدنت محروم کرده است
 <    <<    101   102   103   104   105    >>    >