باسمک اللهم و بحمدک
هم صبر زکف رفته هم پرشده پيمانه
مجنون توأم يارا ديوانه ي ديوانه
در تاب و تب وصلت بگذشته ي از خويشم
مي سوزم و مي سازم با عشق تو جانانه
هر چند که بيمارم در هجر تو اي مولا
خوش تر ز تب عشقم کو آتش مستانه
مي ماء معين باشد گو باده همين باشد
مفتي به چه خوش باشي از ساقي و ميخانه
من معتکف کويت حيران به بيابانم
آرام و قرارم نيست در خانه و کاشانه
با ياد توأم اي دوست اندوه وملالي نيست
دل گشته اسير تو با غير تو بيگانه
اللهم عجل لمولانا المهدي/ اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
[گل]