نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    86   87   88   89   90    >>    >
 

مي داني ؟!
دلم يک آمدن مي خواهد ،
بي هيچ رفتني و يک همدم که خيانت نداند !
.
.
ديگر بازي بس است !
بيا شمشيرها را کنار بگذاريم ،
دستهايمان را بشوريم و چيزي بخوريم
اما …
چرا دستهاي تو خونيست و پشت من مي سوزد ؟ . . .
تـو مـرا نـاديـده بـگـيـر . .
و مـن ،
بـدنـم روز بـه روز کـبـود تـر مـي شـود . .
از بـس
خـودم را مـي زنـم . .
بـه نـفـهـمـي

گاه فرياد ميزنم گاه آرام ميخندم سپس گريه ميکنم.
آياسزاي دوريت ديوانگيست؟؟؟

چيست اين دلشوره هاي بي کران؟


پشت کاشي هاي سبز جمکران


کشتي اميد در گل تا به کي؟


بانگ اللهم عجل تا به کي؟


تا به کي از داغ هجران تو صبر


جلوه کن اي آفتاب پشت ابر

حکايت عجيبي است رفتار ما،

خداوند ميبيند و مي پوشاند.

مردم نميبينند و فرياد ميزنند.

 <    <<    86   87   88   89   90    >>    >