نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
 

يادمان باشد سر سجاده عشق


جز براي دل محبوبم دعايي نکنيم

+ طلبه 

اگر از گناه مطهري، رجايي هست که بهشتي باشي.

اگر با هنر شهادت آشنايي، مفتح درهاي بهشت ميشوي.

اگر با همت تقوا پيشه کني، صياد دلها ميگردي.

+ طلبه 
هنوزم خواب مي بينم به شبها
همان مردي که بر اسبي سوار است
همان مردي که آيد جمعه روزي
و اين پايان خوب انتظار است
+ طلبه 

اگر خطا نکنم، عطر عطر يار من است

کدام دسته گل امروز بر مزار من است

گلي که آمده بر خاک من نمي داند

هزار غنچه ي خشکيده در کنار من است

گل محمدي من، مپرس حال مرا

به غم دچار چنانم که غم دچار من است

تو قرص ماهي و من برکه اي که مي خشکد

خود اين خلاصه ي غم هاي روزگار من است

بگير دست مرا تا ز خاک برخيزم

اگرچه سوخته ام، نوبت بهار من است
------------
اللهم عجل لوليک افرج

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن ،

[قلب][قلب][قلب][بدرود]

خدا همان است که من مي خواهم،


امــــــــا کاش من هم همان بودم که او مي خواست....
+ طلبه 

در بعضي عمليات ها به دليل کمبود وقت , يک نفر به حالت دراز کش روي سيم هاي

خاردارقرار مي گرفت تا ساير رزمنده ها از روي جسم او بگذرند. گردان تا بخواهد ازروي او رد شود، فرد بر اثر جراحات فراوان شهيد مي شد ...

وصيتنامه شهدا سند ايمان آنهاست ..

خداوند روح تمامي شهدا را قرين رحمت کند...

+ طلبه 

خيلي حال ميده يه بچه خوشگل دنيا بياري

خيلي حال ميده تو کودکي همه جا از ادبش و تو بزرگي از اخلاق و صفا و صميميتش حرف بزنند

خيلي حال ميده به سنين جواني که رسيد وقتي نگاش کني دلت بره

خوشگل،خوشتيپ،آقا

ولي از همه اينا باحال تر مي دوني چيه؟

اينه که وقتي بعد چندين سال چشم انتظاري استخوناي پسر خوشتيپتُ

بيارن، کفن ُبگيري سمت آسمون و آروم بگي :

اللهم تقبل منا هذا القليل ..
+ طلبه 

امام جماعت واحد تعاون بود . بهش مي گفتند حاج آقا آقاخاني<\/h1>

روحيه عجيبي داشت . زير آتيش سنگين عراق شهدا رو منتقل مي کرد عقب<\/h1>

توي همين رفت و آمدها بود که گلوله مستقيم تانک سرش رو جدا کرد<\/h1>

چند قدميش بودم<\/h1>

هنوز تنم مي لرزه وقتي يادم مياد از سر بريده اش صدا بلند شد :<\/h1>


السلام عليک يا ابا عبدالله<\/h1>

+ طلبه 
اي کاش ...

وقتي خدا در صحراي محشر بگويد چه کردي ؟

يوسف زهرا بگويد منتظر من بود.
 <    <<    6   7   8   9   10    >>    >