نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    21   22   23   24   25    >>    >
 
دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟
گفتم:ببخشيد چي واقعا؟
گفت:واقعا شما بچه بسيجي ها از دختراي چادر به سر بيشتر از ما خوشتون مياد؟
گفتم:بله
گفت:اگه آره، پس چرا پسرايي که از ما ها خوششون مياد از کنار ما که ميگذرند محو ما ميشن!!
ولي همين خود تو و امثال تو از چند متري يه دختر چادري که رد ميشيدفقط سر پايين ميندازيد و رد ميشيد
گفتم: آره راست ميگي، سر پايين انداختن کمه!
گفت:کمه؟ببخشيد متوجه نميشم؟
گفتم : آره تو راست ميگي براي تعظيم مقابل حجاب حضرت زهرا
بايد زانو زد... حقا که سر پايين انداختن کمه!
...................................................................................
دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟
گفتم:ببخشيد چي واقعا؟
گفت:واقعا شما بچه بسيجي ها از دختراي چادر به سر بيشتر از ما خوشتون مياد؟
گفتم:بله
گفت:اگه آره، پس چرا پسرايي که از ما ها خوششون مياد از کنار ما که ميگذرند محو ما ميشن!!
ولي همين خود تو و امثال تو از چند متري يه دختر چادري که رد ميشيدفقط سر پايين ميندازيد و رد ميشيد
گفتم: آره راست ميگي، سر پايين انداختن کمه!
گفت:کمه؟ببخشيد متوجه نميشم؟
گفتم : آره تو راست ميگي براي تعظيم مقابل حجاب حضرت زهرا
بايد زانو زد... حقا که سر پايين انداختن کمه!
...................................................................................
پيامي از طرف خدا:
و آنگاه که دوست داري کسي به يادت باشد
به ياد من باش که همواره به يادت هستم…

پيامي از طرف خدا:
و آنگاه که دوست داري کسي به يادت باشد
به ياد من باش که همواره به يادت هستم…

+ ساجده 

خالق من "بهشتي" دارد، نزديک، زيبا و بزرگ؛
و "دوزخي" دارد، به گمانم کوچک و بعيد؛
و در پي دليليست که ببخشد ما را …
"دکتر علي شريعتي

+ ساجده 

هر قدر بيشتر مجبور باشيد براي چيزي انتظار بکشيد
وقتي در انتها،به ان چيز ميرسيد بيشتر قدر شو ميدوني؛
هر قدر بيشتر مجبور باشيد براي چيزي بجنگيد،
وقتي بدستش مي اوريد برات قيمتي تر خواهد بود؛
و هر قدر بيشتر مجبور باشيد در زندگيتان مقابل رنج برد باري کنيد،
مقصدتان شيرين تر خواهد بود؛
همه چيز هاي خوب ارزش صبر و مبارزه رو دارن…..

+ ساجده 

به درخت نگاه کن…
قبل از اينکه شاخه هايش زيبايي نور را لمس کند؛
ريشه هايش تاريکي را لمس کرده…
گاه براي رسيدن به نور؛ بايـــــــــد از تاريکيها گذر کرد…

خداوندا؛درحسرتم چرا"سرگذشتم" از "درگذشتم"غم انگيزتراست...

گاه زعشقت شقايق ميشوم

گاه با نام تو لايق ميشوم

مشکلم اين است آقاجان فقط

هفته اي يکبار عاشق ميشوم...

***اللهم عرفني حجتک***
دل ما و صفاي بارانت، از دعاي تو سبز و سيرابيم
«و من الماء کل شئ حي» همه مديون حضرت آبيم

از زلال تو روشنيم اي آب، دل به دريا که مي‌زنيم اي آب
موج در موج شرح دلتنگي ست، لب هر جوي اگر که بي‌تابيم

دجله هر شب هزار و يک قصه از نيستان سامرا دارد
مثل ما که هزار و يک سال است زائر غصه‌هاي سردابيم

بي‌ تو يک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلويمان پايين
يا سرابيم بي تو در پوچي يا که در خواب خويش مردابيم

کي بتابي تو يک شبِ بي ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببينيم باز هم با تو، غرقِ تسبيح موج و مهتابيم

گفته پيري که از بلندي کوه، جويبار دل تو جاري شد
ما که يک عمر رفت و در خوابيم «مگر اين چند روز دريابيم»

آمدي بغض کوچه‌ها وا شد، اشکها قطره قطره دريا شد
با شما هر جزيره خضراء شد، در بهارت چه سبز و شادابيم
.
.
.
سلامتي وتعجيل در فرج امام زمان ارواحنا له الفدا
وبراي سلامتي نائب بر حق ايشان حضرت ايت الله خامنه اي

صلوات
تو اين شهر سيا هي دلم غريب مو نده
خزون با اون نگا هش قلب منو شکونده
امشب تو شهر نگاهم بهار داره مي ميره
نگذار که اين جدايي تو رو ازم بگيره
وقتي دارم مي سوزم بهدرد اين جدايي
بگذار با يه نگا هت تمام بشه بي وفا يي
با اين دل شکسته نرون منو که خسته ام
عمريه عا شقونه منتظرت نشسته ام
گناه من هميشه که عاشق تو هستم
تو آسمون قلبم دل به کسي نبستم.

خدمت امام رئوفم حضرت امام رضا (ع).

??? دلــم كــَمى خــُدا مــى خــوآهـَد



??? كـــَمى سكــوتــــ



??? دلــَم دل بـــُريدن مــى خــوآهـَد


??? كــَمى اَشكـــ



??? كــَمى بــُهتــــ



??? كــَمى آغــوش ِ آسمــآنى


??? كــمى دور شــُدن اَز ايــن جــنس ِ آدم ...

مي گويند با دوستان مروت با دشمنان مدارا

اما مشکل اين است که اين روزها نميتوان آنها را از هم تشخيص داد

+ قلب هاي آبي منتظر 
سلام

اي جـمـلـه بـيکـسـان عـالـم را کَـس

يـک جـو کرمـت تـمـام عـالـم را بـَس

مـن بـيکـَسَـم و کـسي نـدارم جز تـو

يا رب به فرياد من بي کَس رَس

(مناجات نامه خواجه عبدالله انصاري)[گل][گل]
شراب کوثر

ساقي به پياله باده كم مي ريزي!!!
اين ميكده را چرا به هم مي ريزي؟!
از گردش ساغرت شكايت دارم!!!
آسوده بريز! بنده عادت دارم
با خستگي آمدم ؛ فرح مي خواهم
سجّاده و تسبيح و قدح مي خواهم
ما قوم عجم به باده عادت داريم
بر پير مغان «علي » ارادت داريم
بر طايفه مان نگاه حقّ معطوف است
ميخانه ي شهر طوس ما معروف است
من اهل ري ام؛ مست وليّ اللّهم
يك خمره ميِ سفارشي مي خواهم
در روز ازل كه دل به آدم دادند
فرياد زدم ؛ پياله دستم دادند
فرياد زدم: «علي » پناهم دادند
اين گونه به اين ميكده راهم دادند
با ديدن اين شوق عناياتي كرد
لبخند «علي » مرا خراباتي كرد
من مستِ مِي ابوترابم يك عمر
سر زنده به نشئه ي شرابم يك عمر
يك ثانيه بي شراب نتوانم زيست
در مذهب ما حلال تر از اين مِي نيست
جامي بده لب به لب ، خرابم ساقي
از مشتريان خوش حسابم ساقي
ساقي بده باده اي كه گيرا باشد
از خُم كهنسال تولّا باشد
ساقي بده باده اي كه روشن باشد
خوش رنگ و زلال و مردافكن باشد
زُهّاد پر از افاده را دلخور كن
با نام خدا پياله ها را پُر كن
بد مستي من قصّه ي پر دنباله است
زيرِ سرِ باده اي صد و ده ساله است
اين بزم، مرا اهل سخن مي سازد
تنها مِي كوثري به من مي سازد
من معتقدم باده سرشتي دارد
انگور نجف طعم بهشتي دارد
مي داخل خُم سينجلي مي گويد
قُل مي زند و «علي » ، «علي » مي گويد

هُوهُوي تمام خمره ها را بشنو

تفسير شگرف « هَل اَتَي» را بشنو

با تلخي اين دُرد، رطب مي چسبد

با حال خوشم توبه عجب مي چسبد

گويم به تو حرف عشق بي پرده «علي »

اين شور، مرا به رقص آورده «علي »

با غصه و غم عجب وداعي دارم!

سرمست توأم! چه خوش سماعي دارم!

هوُهوُ نكنم؛ جنون مرا مي گيرد

اين دل به هواي كربلا مي گيرد

ديوانه ترم نكن، كجا مي كِشي ام!؟

سمت حرم دوست چرا مي كِشي ام؟

تا طور كشانده اي، عصا مي خواهم

يك تذكره ي كرب و بلا مي خواهم

وحيد قاسمي
 <    <<    21   22   23   24   25    >>    >