بيا دوباره پاک کن زجاده ها غبار را / به عاشقان نويد ده رسيدن بهار را
ببين دلم گرفته و بهانه مي کند تورا /به من بگو که مي رسي ، زدل مبر قرار را ظهور کن نگار من بيا که از سر شعف / فداي قامتت کنم دو چشم اشک بار را
مام لحظه هاي من فداي يک نگاه تو / بيا و پاک کن زدل حديث انتظار را
آقا بيا بخاطر باران ظهور کن / مارا از اين هواي سراسيمه دور کن
وقتي براي بدرقه ي عشق مي روي / از کوچه هاي خسته ما هم عبور کن
سلام دوست عزيز ممنون از حضور گرم و پيام زيباي شما.[گل]
صداقت شايد ،
به تو دوستان زيادي ندهد !
اما هميشه
بهترين و ماندگارترينشان را نصيبت ميکند ...
جان لنون