تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    16   17   18   19   20    >>    >
 

در فراقت ديده‏اي بي نم نبود / با بهاران بازگرد اي جان جان

تا تو بودي رخنه‏اي بر غم نبود / رحلت امام خميني تسليت باد . . .

اماما حرمت ايران تو بودي / تمام روح اين سامان تو بودي

ز چشمم سيل اشک سرخ جاري است / دلم سرشار از ابر بهاري است . . .

در فراقت ديده‏اي بي نم نبود / با بهاران بازگرد اي جان جان

تا تو بودي رخنه‏اي بر غم نبود / رحلت امام خميني تسليت باد . . .

مي فروشي گفت: کالايم مي است

رونق بازار من ساز و ني است

من خميني دوست دارم چون که او

هم خم است و هم مي است و هم ني است

سالروز ارتحال امام خميني(ره)تسليت باد

يارب قـوام راه خميــنـي مـدام بــاد / جـاويـد رهــبـر ره و خــط قـيام باد

هجرامام؛ جان ودل از مومنين شکسـت / بـرجـان آن شکسته دلان صد سلام باد

ساعت 20/22 بعد از ظهر روز شنبه سيزدهم خرداد ماه 1368 لحظه وصال بود ...
قلبي از کار افتاد که ميليونها قلب را به نور خدا و معنويت احيا کرده بود ...

بيست و چهارمين سال عروج بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران تسليت باد ...

+ منتظرالمهدي 
تسبيح اشک هاي سحر بي نتيجه نيست
در گريه ديده ايم اثر،بي نتيجه نيست

باور کنيد اه جگر بي نتيجه نيست
اينقدر باز ماندن در بي نتيجه نيست

از انتظار پنجره ها کور ميشوند
بي نور چشم تو گره ها کور ميشوند

تقويم هايمان همه زارند،خسته اند
اين ابرها چگونه ببارند،خسته اند

بي تو از اينکه جمعه شمارند خسته اند
از برگ بر خود گله دارند،خسته اند

کارم غروب جمعه به اشکال خورده شد
ديدي هزار و سيصدمان سال خورده شد؟

نام تو ميبريم اگر قند ميخوريم
پس ما به رد پاي تو پيوند ميخوريم

وقتي که ما به جان تو سوگند ميخوريم
يعني به درد لطف خداوند ميخوريم

مرحمتش گرفت،گرفتار تو شديم
چله نشين لحظه ي ديدار تو شديم
با تشکر از مطلب خوبتان.
مطلب شما با نام خودتان در گلستان بلاگ منتشر شد.
گلستان بلاگ منتظر مطالب شماست.
http://golestanblog.ir/?p=5182
+ اناخادم الحسين 
با سلام
مطلبي درباره امير المومنين(ع)بروزم
سلام عزيز همدل و عصرتون بخير و شادي[گل]

...

فاضل نظري

اي رفته كم‌كم از دل و جان، ناگهان بيا
مثل خدا به ياد ستمديدگان بيا

قصد من از حيات، تماشاي چشم توست
اي جان فداي چشم تو؛ با قصد جان بيا

چشم حسود كور، سخن با كسي مگو
از من نشان بپرس ولي‌ بي‌نشان بيا

ايمان خلق و صبر مرا امتحان مكن
بي‌ آنكه دلبري كني از اين و آن بيا

قلب مرا هنوز به يغما نبرده‌اي
اي راهزن دوباره به اين كاروان بيا...!
وقتي خداوند از پشت ، دستهايش را روي چشمانم گذاشت
از لاي انگشتانش آنقدر محو ديدن دنيا شدم
که فراموش کردم منتظر است نامش را صدا کنم . .
.
خدايا دلم تنگ است و آزرده زخمهاي زمانه امان از کفم بريده است.

خدايا چه بسيار گله دارم اما نه از تو اي خداي مهربانم? بلکه از هم کيشانم

از اينان که در ظاهر حق بندگي ات را بجاي آورند و معترف به حضورت هستند و در باطن مسلحند به خنجري جهت خراشيدن دل مجروح بندگان بي دفاعت.

خدايا چه بسيار گله دارم از آنان که هر روز به رنگي نو در ميآيند روزي به رنگ تواند رنگ نور محبت صفا و عشق و روزي ديگر آنها را نمي شناسم.

خدايا چه حس غريبي است تنهايي و سردرگمي. کدامين رنگ را ثباتي است و به کدامين آنان مي توان اعتماد کرد؟
خـــدايـــــــا

من درکلبه فقيرانه خود چيزي دارم

که تو در عرش کبرياني خود نداري من چون توئي دارم که تو چون خود نداري

زندگي زيباست
زشتي هاي آن تقصير ماست
در مسيرش هرچه نازيباست آن تدبير ماست
زندگي آب رواني است روان مي گذرد
آنچه تقدير من و توست همان مي گذرد
مسأله اول در انتخابات اين است که همه در اين آزمون عمومي ملت ايران شرکت کنند

و نشان بدهند که ملت ايران زنده است و به سرنوشت کشورش علاقه دارد.



سلام همسنگر
اپم زودي بيا
 <    <<    16   17   18   19   20    >>    >