گرچه با کپسول اکسيژن مجابت کرده اند
مادرت مي گفت دکترها جوابت کرده اند
مرگ تدريجي است اين دردي که داري مي کشي
منتها با قرص هاي خواب ، خوابت کرده اند
خواب مي بيني که در سردشتي و گيلان غرب
خواب مي بيني که بر آتش کبابت کرده اند
خواب مي بيني مي آيد بوي ترش سيب کال
پس براي آزمايش انتخابت کرده اند
خواب مي بيني که مسئولان بنياد شهيد
بر در دروازه هاي شهر قابت کرده اند
از خدا مي خواستي محشور باشي با حسين (ع)
خواب مي بيني دعايت را اجابت کرده اند
قصر شيريني که از شيريني ات چيزي نماند !
يا پلي هستي که چون سرپل خرابت کرده اند
خوشه خوشه بمب هاي هاي خوشه اي را چيده اي
باد خاکي با کدامين آتش آبت کرده اند ؟
با کدامين آتش اي شمعي که در خود سوختي
قطره قطره در وجود خود مذابت کرده اند ؟
مي پري از خواب و مي بيني شهيد زنده اي
با چه معياري - نمي دانم - حسابت کرده اند