خوشا دردي که درمانش تو باشي خوشا راهي که پايانش تو باشي خوشا چشمي که رخسار تو بيند خوشا ملکي که سلطانش تو باشي خوشا آن دل که دلدارش تو گردي خوشا جاني که جانانش تو باشي مشو پنهان از آن عاشق که پيوست همه پيدا و پنهانش تو باشي براي آن به ترک جان بگويد دل بيچاره تا جانش تو باشي
خدايا به هر كه دوست ميداري بياموز كه عشق از زندگي كردن بهتر است و به هركه دوستتر ميداري بچشان كه كه دوست داشتن از عشق برتر است
چاره ي ما ساز که بي ياوريم / گر تو براني به که روي آوريم؟
پيش تو گر بي سر و پا آمديم / هم به اميد تو ، خدا آمديم . . .
.
چه زيباست هنگامي که در اوج نشاط و بي نيازي هستي دست به دعا برداري . . .
خدايا مرا ببخش
بابت هر آنچه کردم و نبايد
و هر آنچه نکردم و بايد . . .