ثَوابُ الاخِرَة ينسي مَشَقَّة الدُّنيا.
پاداش آخرت، رنج و سختي دنيا را از ياد مي برد
در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر کس هر چه قسمت اوست مي رسد.
مَنْ كانَ فيهِ ثَلاثٌ سَلِمَتْ لَهُ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةُ: يَأْمُرُ بِالْمَعْروفِ وَ يَأْتَمِرُ بِهِ وَ يَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يَنْتَهى عَنْهُ وَ يُحافِظُ عَلى حُدودِ اللّهِ جَلَّ وَ عَلا ؛
هر كس سه خصلت داشته باشد، دنيا و آخرتش سالم مىماند: به خوبى فرمان دهد و خود به آن عمل كند، از زشتى باز دارد و خود از آن باز ايستد و از حدود الهى پاسدارى كند.
الـرَّغبَهُ فِـى الـدُّنيـا تـُورِثُ الغَمِّ وَ الحُزنِ وَ الزُّهـدِ فـِى الدُّنيا راحَهُ القَلبِ وَ البَـدَنِ.
رغبت و تمايل به دنيا مايه غم و اندوه و زهد و بـى ميلى به دنيا سبب راحتى قلب و بدن است.
مَن عَرَفَ اللهَ خافَ اللهَ و مَن خافَ اللهَ سَخَت نَفسَهُ عَنِ الدُّنيا؛
هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش مي افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنيا باز مي ماند.
اَلدُّنيا دارُ بَلاءٍ وَ مَنزِلُ بُلغَةٍ وَ عَناءٍ قَد نَزَعَتْ عَنها نُفُوسُ السُّعَداءِ وَ انتَزَعَت بالْكُرهِ مِن أيدِى الأْشْقياءِ فَأَسعَدُ النّاسِ بِها أرغَبُهُم عَنها و أشقاهُم بِها أرغَبُهُم فيها؛
دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده اند و از دست بدبختان به زور گرفته مى شود پس خوشبخت ترين مردم، بى ميل ترين آنان به دنيا و بدبخت ترين مردم، مايل ترين آنان به دنياست.
اِثنانِ يعجلهما اللهُ فِي الدُّنيا البَغيَ و عُقوقَ الوالدين؛
دو چيز را خداوند در دنيا کيفر مي دهد : تعدي و ناسپاسي پدر و مادر.
اَلدُّنيا أَصغَرُ وَ أَحقَرُ وَ أَنزَرُ مِن أَن تُطاعَ فيهَا الحقادُ؛
دنيا كوچك تر و حقير تر و ناچيز تر از آن است كه در آن ازكينه ها پيروى شود.
في قَولِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنيا» : لا تَنسَ صِحَّتَكَ وَ قُوَّتَكَ وَ فَراغَكَ وَ شَبابَكَ وَ نَشاطَكَ اَن تَطلُبَ بِهَا الخِرَةَ ؛
درباره آيه سهم خود را از دنيا فراموش مكن : [يعنى] سلامتى ، توانايى ، فرصت ، جوانى و شادابىات را فراموش مكن ، تا با آنها ، آخرت را به دست آورى.
إِنَّ الدُّنيا مَشغَلَةٌ عَن غَيرِها و َلَم يُصِب صاحِبُها مِنها شَيئا إِلاّ فَتَحَت لَهُ حِرصا عَلَيها و َلَهَجا بِها و َلَن يَستَغنىَ صاحِبُها بِما نالَ فيها عَمّا لَم يَبلُغهُ مِنها؛
براستى كه دنيا آدمى را به كلّى سرگرم خود مى سازد و دنياپرست به چيزى از آن نرسد، مگر آنكه باب حرص و شيفتگى به آن بر رويش گشوده شود و به آنچه از اين دنيا دست يافته اكتفا نمى كند تا در پى چيزى كه بدست نياورده نرود.
إِنَّ اللّهَ فَرَضَ الجِهادَ و َعَظَّمَهُ وَ جَعَلَهُ نَصرَهُ و َناصِرَهُ. و َاللّهِ ما صَلُحَت دُنيا و َلا دينٌ إِلاّ بِهِ؛
در حقيقت خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگداشت و مايه پيروزى و ياور خود قرارش داد. به خدا سوگند كار دنيا و دين جز با جهاد درست نمى شود.
حُبُّ الدُّنيا يُفسِدُ العَقلَ وَ يُصِمُّ القَلبَ عَن سَماعِ الحِكمَةِ وَ يوجِبُ اَليمَ العِقابِ؛
دل بستگى به دنيا، عقل را فاسد مى كند، قلب را از شنيدن حكمت ناتوان مى سازد و باعث عذاب دردناك مى شود.
رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرَةُ العَقلِ؛
دورى از تجمّلات دنيا ميوه عقل است.