نِيَّةُ المُؤمِنِ خَيرٌ مِن عَمَلِهِ و نِيَّةُ المُنافِقِ شَرٌّ مِن عَمَلِهِ؛
نيّت مؤمن بهتر از عمل او و نيت منافق بدتر از عمل اوست.
اَلمُؤمِنُ يَأكُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ يَأكُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ؛مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده اش تحميل مى كند.
مَن أمَرَ بِالمَعروفِ شَدَّ ظَهرُ المُؤمِنِ وَ مَن نَهى عَنِ المُنكَرِ أَرغَمَ أَنفَ المُنافِقِ و َأَمِنَ كَيدَهُ؛هر كس امر به معروف كند به مؤمن نيرو مى بخشد و هر كس نهى از منكر نمايد بينى منافق را به خاك ماليده و از مكر او در امان مى ماند.
إِنَّ المُؤمِنَ يَغبِطُ و َلا يَحسُدُ و َالمُنافِقُ يَحسُدُ و َلا َيغبِطُ؛مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.(غبطه آن است كه آرزو كنى آنچه ديگرى دارد، داشته باشى بدون اينكه آرزوى نابودى نعمت ديگرى را داشته باشى و حسد آن است كه بخواهى نعمتى را كه ديگرى دارد، نداشته باشد).
اَلغَيرَةُ مِنَ الايمانِ وَ المِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛غيرت از ايمان است و بى بند و بارى از نفاق.
بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛
به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه السلام هدايت مى يابيد و به وسيله حسن احسان مى شويد و به وسيله حسين خوشبخت مى گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى كند.
إنّى قَد قَضَيتُ لِكُلِّ قَومٍ هاديا أهدى بِهِ السُّعَداءَ وَ يَكونُ حُجَّةً عَلَى الأشْقياءِ؛
من براى هر قومى راهنمايى قرار دادم، كه خوشبختان را به وسيله آن هدايت مى كنم و حجتى براى بدبختان است.
لَئِن يَهدِي اللهُ بِکَ رَجُلاً واحِداً خَيرٌ لَکَ مِنَ الدُّنيا وَ ما فِيها؛
اگر خداوند بوسيله تو يک نفر را هدايت کند براي تو بهتر است از دنيا و هر آنچه در آن است.
كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ اَ لسِنَتِكُم، لِيَرَوا مِنكُم الوَرَعَ وَ الجتِهادَ وَ الصَّلاةَ وَ الخَيرَ، فَاِنَّ ذلِكَ داعيَةٌ؛
مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى را از شما ببينند، زيرا اينها خود دعوت كننده است.
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آيينهاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.
مَن دَعا اِلى هُدىً كانَ لَهُ مِنَ الجرِ مِثلُ اُجورِ مَن تَبِعَهُ لا يَنقُصُ ذلِكَ مِن اُجورِهِم شَيئا و مَن دَعا اِلى ضَلالَةٍ كان عَلَيهِ مِنَ الاِثمِ مِثلُ آثامِ مَن تَبِعَهُ لا يَنقُصُ ذلک مِن آثامِهِم شَيئا؛
هر كسى، به هدايتى راهنمايى كند، پاداشى را كه براى پيروان هدايت وجود دارد، براى او نيز خواهد بود؛ بى آنكه از پاداش پيروان كاسته شود، و هر كس به گمراهى راهنمايى كند گناهى كه براى پيروان آن وجود دارد، براى او نيز خواهد بود؛ بىآنكه از گناه آنها كاسته شود.
أفضَلُ الإيمانِ أن تَعلَمَ أنَّ اللَّهَ مَعَكَ حَيثُ ما كُنتَ.
برترين [مرتبه] ايمان آن است كه بدانى هركجا باشى خدا با تو است.
مَن طَلَبَ رِضَي الله بِسَخَطِ النّاس کَفاهُ اللهُ اُمورَ النّاسّ وَ مَن طَلَبَ رِضَي النّاسِ بِسَخَطِ اللهِ و َکَلَهُ اللهُ إلَي النّاسِ.
هر که خشنودي خدا را بطلبد هر چند به قيمت خشم مردم، خداوند او را از مردم بي نياز مي کند و هر که رضايتِ مردم را با ناخوشنودي خدا طلب کند خداوند او را به مردم وا مي گذارد.
اَفضَلُ ما يَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلي اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به ، الصَلوةُ؛
بهترين چيزي که بنده بعد از شناخت خدا به وسيله آن به درگاه الهي تقرب پيدا مي کند، نماز است.
الجَبّارونَ اَبعَدُ النّاس منَ اللهِ عزُّ و جلَّ يومَ القيامَةِ؛
دورترين مردم ار خداوند عزّو جل در روز قيامت سرکشانِ متکبّر هستند.