به نام هاي مقدسي که آن روزهاي دور آموخته ام سوگند من اهل اين ديار مرده نيستم. من غربت نشين هجرت تو نيستم، گرچه پابسته ي اين ديوارها و خانه هاي گلي ام اما دلبسته ي اين ويرانه هاي غربت هرگز...
.
.
.
بيشتر مي شنويد:
http://ziyafatname.blogfa.com/post/661
.
.
.
اللهم عجل لوليک الفرج[گل]

عکسي از چهره ي زهراست جمالت زينب
مَثَل هيبت درياست جلالت زينب
تو چه کردي که به فردا همه زن هاي بهشت
غبطه دارند به سر حدّ کمالت زينب


سلام بر قلب صبور زينب سلام الله عليها
رأس الحسين عليه السلام- قسمت چهارم « پيام زينب سلام الله عليها با کوبيدن سر به محمل»

? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
سلام بزرگوار
بسيار سپاسگزارم از شما که با قدوم خودتان گام به گام روضه ي اباعبدالله الحسين عليه السلام را دنبال مي کنيدو به من در اين راه دلگرمي مي دهيد. از مطالب خوبتان هم سپاسگزارم.
التماس دعا
ياعلي مدد

روي دستش پسرش رفت،ولي قولش نه...
نيزه ها تاجگرش رفت،ولي قولش نه...
اين چه خورشيد غريبي است که با حال نزار...
پاي نعش،قمرش رفت،ولي قولش نه...
شيرمردي که درآن واقعه هفتادو دوبار...
دست غم برکمرش رفت،ولي قولش نه...
هرطرف مي نگري نام حسين است وحسين
اي دمش گرم سرش رفت ولي قولش نه...
===دلم کربلا ميخواد===

از خون تو دشت بوي قرآن مي داد/بر چهره ي عشق اشک جولان مي داد
همراه تو اي تمامت سرخ زمين/اي کاش جهان ز تشنگي جان مي داد

کسي چه ميداند..
شايد "ياسين"
همان "يا حسين" بي سر باشد.

يــا امــام حــسـيـن . . . امــشـب هــم خــيــابـون هــاي مـحـلـمـون شلـوغ شــده و دسـتــه هــا بــراي عــزاي شب ســومــت بــيــرون آمــدنــد ... چــقــدر زود گــذشت تـــا چــنــد روز پــيـش بــا چــه عـشـق و شــوري بــه پــرچــم هــايت در خــيـابــان هــا مـي نـگـريـستـم و حــالا دارم بــا حــسرت بــه آنــها نــگـاه مــي کـنـم ، بــا حــسـرت ايـنـکـه تـا چـنـد روز ديــگر ايــن پــرچــم هــا جــمـع مـي شـونــد . .

زينـب (س) "عاشـــق" بود
" عـاشقِ " حســـيـن (ع)

ميداني عاقبت عاشقـــي را ؟
عاشق را که برعکس کني مي شود , قشــــاع
حال دهخدا را مي شناسي ؟
در لغت نامـــه اش ديده ام که معني قشاع مي شود :
دردي کــــه آدم را ؛ از درمـان مــايـوس ميـکنـد
زينب (س) ذره ذره , از درد ، ذوب شــــد

يا " ح س ي ن "

حديث امام رضا عليه ‏السلام:
كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكاً
چون ماه محرم فرا مى ‏رسيد، كسى پدرم را خندان نمى ‏ديد.
بحار الانوار(ط-بيروت) ج44 ، ص284

خيلي دعا کردم نشد
مشک و بغل کردم نشد
داداش حسين شرمندتم ، رفتم که برگردم نشد
چشمام نميبينه داداش ، بدجوري دستام خاکيه
هر کار ميشد کردم نشد ، شرمنده مشکم خاليه
از داغه افتادم زمين دستام برام کاري نکرد
تا خيمه ها راهي نبود مشک آبروداري نکرد
دندون گرفتم عشق تو ، سينه سپر کردم نشد
خواستم علمداري کنم رفتم که برگردم نشد

من اگر نقاش بودم کربلا را مي کشيدم/يک بيابان لاله سرخ نينوا را مي کشيدم
دشتي از گلهاي پرپر،نقشي از حلقوم و خنجر/نقشي از عباس حيدر
اشکي از طفلان زينب ، منظر نور و هدايت....... کربلا را مي کشيدم.

به يکتايي قسم، يکتاست عباس....
السلام عليک يا اخ الحسين يا اباالفضل العباس
السلام عليک و رحمه الله و برکاته

در هر جغرافيايي که باشم

جهت ها تفاوتي ندارند

تمام دامنه هاي دلم به سمت حـــرم توست!!
.
.
يعني شود آن روز که در سجده بگويم:

رسيدم کـــربلا الحمدلله!؟؟

ديــــربــــاريــدي ديــر...
آهـــــاي اي بـــاران
بـــا تو هستــم...
صدايــــم را ميـــشنوي
يــك هفتــه ايســـت كه ديـــگر صــداي شش مــاهه نــمي آيـــد...
يـــك هفتـــه ايست كه مشك ســـقا تيـــر خورده اســت...
ديـــر بــاريدي باران ديــر ....
حـــال كه ميــباري ببــار كه به بـــهانه تـــو اشـــك چشــمان زينب بي بـــهانه بــبارد ..

به ياد سيد جواد ذاکر:
يا حسين غريب مادر
تويي ارباب دل من
يه گوشه چشم تو بسه
واسه حل مشکل من