ارزش مرد به اندازة همت اوست ، و راستگويى او به ميزان جوانمردى اش ، و شجاعت او به قدر ننگى است که احساس مى کند ، و پاکدامنى او به اندازة غيرت اوست .
وجود مبارک حضرت علي (ع)

مامور آمار: سلام مادر، از سازمان آمار مزاحم ميشم، شما چند نفريد؟
مادر سرشو پايين ميندازه وسکوت ميکنه بعد ميگه: ميشه خونه ما بمونه براي فردا؟ مامور: چرامادر؟
مادر: آخه شايد فردا ازپسرم خبري برسه...
شادي روح شهداي گمنام صلوات

اي علمداري که دستت بوسه گاه مرتضاست...افضل الاعمال حيدر بوسه بر دست شماست
اقتدا بر مرتضي کردند جمع اهل بيت...دست تو سرشار از عطر نسيم بوسه هاست
گر خدا قسمت کند يک بوسه بر دستت زنيم...ما و نسل ما خدائي تا ابد حاجت رواست

فوق ايديهم يداللهي که فرموده خدا.....وصف دست توست که بالاترين دستهاست
يَل به آن گويند که پشتش نيايد بر زمين.....تو به صورت بر زمين افتاده اي زهرا گواست

کـســي از نــام اباالـفـضــل اگــر دم بـزنـد.....عـشق پيدا شود و خيمه به عالم بزند
ديــده از نـام اباالـفـضـل چـراغـان بشـود.....عشق پيدا شود و خيمه به عالم بزند

اولم ير الانسان انا خلقناه من نطفه فاذا هو خصيم مبين
36/77
آيا انسان نديد که ما او را از نطفه ناقابل (چنين آراسته) خلقت کرديم؟ آن گاه (به جاي آنکه شکر گزار باشد) دشمن آشکار ما گرديد.

الذي جعل لكم الارض فراشا والسماء بناء وانزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لكم فلا تجعلوا لله اندادا وانتم تعلمون
2/22
همان [خدايى‌] كه زمين را براى شما فرشى [گسترده‌]، و آسمان را بنايى [افراشته‌] قرار داد؛ و از آسمان آبى فرود آورد؛ و بدان از ميوه‌ها رزقى براى شما بيرون آورد؛ پس براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه خود مى‌دانيد.

يا ايها الناس اعبدوا ربكم الذي خلقكم والذين من قبلكم لعلكم تتقون
2/21
اى مردم، پروردگارتان را كه شما، و كسانى را كه پيش از شما بوده‌اند آفريده است، پرستش كنيد؛ باشد كه به تقوا گراييد.

الــهـي !!!

اگـر بـخـواهـم ..شـرمـسـارم
اگـر نـخـواهـم .. گـرفـتـار

الــهـي!!!

بـاز کـن در، کـه جـز ايـن خـانـه مـرا نـيـسـت پـنـاهـي...

خدا?ـــا …
ا?ـن روزهــا حرفهـــا?م …
بو? نـاشـــکر? م? دهنــد …
امـــا تـــو…
بـه حســـاب تنهـــا?? و درد دل بگـــذار …

خداوندا!
خسته ام از فصل سرد گناه و دلتنگ روزهاي پاکم,
باراني بفرست چتر گناه را دور انداخته ام...!!!

پس از آفرينش آدم خدا گفت به او: نازنينم آدم با تو رازي دارم اندکي پيش تر آي، آدم آرام و نجيب آمد پيش، زير چشمي به خدا مي نگريست..نازنينم آدم! قطره اي اشک ز چشمان خداوند چکيد، ياد من باش که بس تنهايم..!بغض آدم ترکيد، گونه هايش لرزيد به خدا گفت: من به اندازه گلهاي بهشت، به اندازه عرش، نه نه من به اندازه تنهاييت اي هستي من دوستدارت هستم.... آدم کوله اش را برداشت، راهي ظلمت پر شور زمين.. طفلکي بنده غمگين؛آدم.. در ميان لحظه جانکاه هبوط زير لبهاي خدا باز شنيد: نازنينم آدم! نه به اندازه تنهايي من، نه به اندازه عرش، نه به اندازه گلهاي بهشت که به اندازه يک دانه گندم تو فقط يادم باش... نازنينم آدم، مبري از يادم!!