نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    91   92   93   94   95    >>    >
 
پيامبر صلى الله عليه و آله :

ألا اُخْبِرُكُمْ بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى يا رَسولَ اللّه. قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَليَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِخوانِهِ فى دينِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَ اَكظَمُكُم لِلغَيظِ وَ اَحسَنُكُم عَفْوا وَ اَشَدُّكُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛

آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينى اش دوست دارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد.




ابن شهر آشوب :<\/h5>

كانَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله قَبلَ المَبعَثِ مَوصوفا بِعِشرينَ خَصلَةً مِن خِصالِ الأَنبياءِ، لَوِانفَرَدَ أَحَدٌ بِأَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ، فَكَيفَ مَنِ اجتَمَعَت فيهِ؟! كانَ نَبيّا أَمينا، صادِقا، حاذِقا، أَصيلاً، نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، نَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيّا، كَميّا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَم يُخالِط مُنَجِّما وَلا كاهِنا وَلاعَيّافا؛

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پيش از آن كه مبعوث شود، بيست خصلت از خصلت هاى پيامبران را دارا بود كه اگر فردى يكى از آنها را داشته باشد، دليل بر عظمت اوست چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، والامقام، سخنور، خيرخواه، خردمند، بافضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و جنگاور، قانع، فروتن، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار و نرمخو بود، با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيب گو و پيش گويى هم نشين نبود.


امام صادق عليه السلام :<\/h5>

كانَ رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله أكْثَرَ ما يَجلِسُ تُجاهَ القِبلةِ؛

پيامبر خدا هنگام نشستن، بيشتر رو به قبله مى نشست.




ابن شهر آشوب:

كانَ النَّبىُّ صلى الله عليه و آله... يُجالِسُ الفُقَراءَ وَ يُواكِلُ المَساكينَ؛


در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با تهيدستان مى نشستند و با مستمندان غذا مى خوردند.




امام على عليه السلام :<\/h5>

وَ هُوَ خاتَمُ النَّبيّينَ، أَجوَدُ النّاسِ كَفّا و َاَرحَبُ النّاسِ صَدرا و َأَصدَقُ النّاسِ لَهجَةً و َأَوفَى النّاسِ ذِمَّةً و َأَليَنُهُم عَريكَةً وَ أَكرَمُهُم عِشرَةً مَن رَآهُ بَديهَةً هابَهُ و َمَن خالَطَهُ مَعرِفَةً أَحَبَّهُ يَقولُ ناعِتُهُ: لَم اَرَقَبلَهُ و َلا بَعدَهُ مِثلَهُ؛

او خاتم پيامبران است. بخشنده ترين مردم بود، سعه صدرش از همه بيشتر (پرحوصله ترين مردم) و راستگوترين و پايبندترين آنان به عهد و پيمان. از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه تر. هر كس بدون سابقه قبلى او را مى ديد، هيبتش او را مى گرفت و هر كس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش مى شد و هر كس مى خواست او را وصف كند، مى گفت: نظير او را در گذشته و حال نديده ام.




ابن شهر آشوب :<\/h5>

"كانَ النَّبىُّ صلى الله عليه و آله" لا يَقومُ وَ لا يَجلِسُ إِلاّ عَلى ذِكرِ اللّه ؛

"پيامبر خدا صلى الله عليه و آله" بر نمى خاست و نمى نشست مگر با ذكر خدا.




امام حسين عليه السلام :<\/h5>

كانَ صلى الله عليه و آله... يُعطى كُلَّ جُلَسائِهِ نَصيبَهُ وَ لا يَحسَبُ أَحَدٌ مِن جُلَسائِهِ أَنَّ أَحَدا أَكرَمُ عَلَيهِ مِنهُ؛

پيامبر صلى الله عليه و آله بهره هر يك از هم نشينان خود را عطا مى فرمودند و چنان معاشرت مى نمودند كه كسى گمان نمى كرد شخص ديگرى نزد پيامبر از او گرامى تر باشد.




امام على عليه السلام :<\/h5>

فى صِفَةِ النَّبىِّ صلى الله عليه و آله : طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد أَحكَمَ مَراهِمَهُ و َأَحمى (أمضى) مَواسِمَهُ يَضَعُ ذلِكَ حَيثُ الحاجَةُ إِلَيهِ مِن قُلوبٍ عُمىٍ و َآذانٍ صُمٍّ و َأَلسِنَةٍ بُكمٍ، مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ و َمَواطِنَ الحَيرَةِ... ؛

در توصيف پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: پزشكى است كه با دانش خود، همواره ميان مردم مى گردند، مرهم هايش را به خوبى فراهم و ابزار كارش را آماده كرده و آنها را هر جا كه لازم باشد، از دلهاى كور و گوشهاى كر و زبان هاى گنگ به كار مى برد. غفلت گاه ها و جايگاه هاى حيرت را جستجو و با داروى خود آنها را درمان مى كند.



ابن شهر آشوب :

"كانَ النَّبىُّ صلى الله عليه و آله" لافَظٌّ وَ لاغَليظٌ وَ لا صَخّابٌ فِى السواقِ وَ لا يَجزى السَّيِّئَةَ السَّيِّئَةَ وَ لكِن يَعفو وَيَغفِرُ؛

"پيامبر خدا صلى الله عليه و آله" نه تندخوست و نه خشن و نه اهل جارو جنجال. در كوچه و بازار، بدى را با بدى جواب نمى دهد، بلكه مى بخشد و گذشت مى كند.




+ ذبيح الله محمدي بردبري 

قرار بود غمم را به عشق چاره کني

نه اين که اين دل خون را هزار پاره کني

روا نبود که من در ميانه خاک شوم

کنار گود تو بنشيني و نظاره کني

دلم کنار نمي‌آيد اين جدايي را

نمي‌شود به همين راحتي کناره کني

قرار بود که حافظ به خنده باز شود

نه اين که اشک بريزي و استخاره کني

مباد خرمن مويت ز اشک خيس شود

مباد دامن شب را پُر از ستاره کني

"رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند"

نشد که فال بگيري و زود پاره کني

+ گل سرخ 
سلام

حضرت رسول اكرم(ص)
"ان لقتل الحسين حراره فى قلوب المؤمنين لاتبرد ابدا."
به راستى كه با شهادت حسين(ع) آن چنان شور و حرارتى در دل مؤمنين ايجاد شده كه هيچگاه به سردى نخواهد گراييد. (مستدرك الوسايل، ج10،ص318)

+ تخريبچي جامانده 
قال الحسين (ع) : « موتٌ في عزِّ خيرٌ من حياةٍ في ذلٍّ»

مرگ با عزت و آزادگي بهتر است از زيستن با ذلت و حقارت.
+ تخريبچي جامانده 
رسول خدا- صلّي اللهُ عليه و آله- فرمودند:
«وقتي به معراج رفتم ديدم ملکي را که هزار هزار دست دارد«يک ميليون» و هر دستي هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتي هزار هزار بند دارد.
آن مَلِک گفت: من حساب دانه هاي قطرات باران را مي دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دريا مي بارد، و عرض کرد: تعداد قطرات باران را از ابتداي خلقت تا حال را مي دانم آن وقت عرض کرد: حسابي است که من از محاسبه ي آن عاجزم.»
فرمود: «چيست؟»
عرض کرد: هر گاه جماعتي از امّت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم.
+ تخريبچي جامانده 
امام باقر- عليه السّلام – و امام صادق- عليه السّلام- فرمودند:
«أثقَلُ ما يُوضَعُ في المِيزانِ يَومَ القِيامَةِ الصَّلاةُ عَلي مُحَمَّدٍ وَ عَلي أَهلِ بَيتِهِ » ؛
« سنگين ترين عملي که در روز قيامت در ترازو (ي اعمال) گذاشته مي شود، درود بر محمّد و اهل بيت اوست. »
+ تخريبچي جامانده 
عباس يعني ذکر طوفاني مهدي
عباس آواي غزل خواني مهدي
درک محرم کرده اي داني چه گويم
عباس يعني اوج مهماني مهدي
 <    <<    91   92   93   94   95    >>    >