ما مِنْ مُؤْمِنٍ اِلاّ وَ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لَهُ مِنْ ايمانِهِ اُنْسا يَسْكُنُ اِلَيْه، حَتّى لو كانَ عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ لَمْ يَسْتَوحِشْ؛
هيچ مؤمنى نيست مگر آن كه خداوند ايمان را همدم و آرامشبخش او قرار مى دهد، چنانچه حتى اگر در قله كوهى هم باشد، احساس تنهايى نمى كند.
وَ اَمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَها لَكَ سَكَنا وَ اُنْسا فَتَعْلَمَ اَنَّ ذلِكَ نِعْمَةٌ مِنَ اللّهِ عَلَيْكَ فَـتُـكْرِمَها وَ تَرْفُقَ بِها وَ اِنْ كانَ حَقُّكَ اَوجَبَ فَاِنَّ لَها عَلَيْكَ اَنْ تَرْحَمَها؛
حق زن اين است كه بدانى خداوند عز و جل او را مايه آرامش و انس تو قرار داده و اين نعمتى از جانب اوست، پس احترامش كن و با او مدارا نما، هر چند حق تو بر او واجبتر است اما اين حق اوست كه با او مهربان باشى.
اَلصّيامُ وَ الْحَجُّ تَسْكينُ الْقُلوبِ؛
روزه و حج آرامبخش دلهاست.
مَا جَلَسَ قَوْمٌ فِي مَجْلِسٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ تَعَالَى يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَ يَتَدَارَسُونَهُ بَيْنَهُمْ إِلَّا تَنَزَّلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكِينَةُ وَ غَشِيَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِيمَنْ عِنْدَهُ
هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در مجلسي از مساجد خدا برقرار نشد، مگر اين كه آرامش بر آنان نازل شد و رحمت دربرشان گرفت و فرشتگان در اطراف آنان حلقه زدند و خداوند در ميان كسانى كه در نزدش هستند، از آنان ياد كرد.
اِنَّ الْمُؤمِنَ لَيَسْكُنُ اِلَى الْمُؤْمِنِ كَما يَسْكُنُ الظَّمْآنِ اِلَى الْماءِ الْبارِدِ؛به راستى كه مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پيدا مى كند، چنان كه تشنه، با آب خنك آرامش مى يابد.
خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ يَزَلْ ناقِصَ العَيْشِ زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّةُ البَدَنِ وَ الثّانيَةُ: اَلاْمْنُ وَ الثّالِثَةُ: اَلسَّعَةُ فِى الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَةُ: اَلاَنيسُ الْمُوافِقُ (قال الراوى:) قُلْتُ: و مَا الاْنيسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَليطُ الصّالِحُ وَ الخامِسَةُ: وَ هِىَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ: الدَّعَةُ؛
پنج چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگى اش كمبود دارد و كم خرد و دل نگران است: اول، تندرستى، دوم امنيت، سوم روزى فراوان، چهارم همراهِ همرأى. راوى پرسيد: همراهِ همرأى كيست؟ امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشين خوب و پنجم كه در برگيرنده همه اينهاست، رفاه و آسايش است.
اِنَّ الْقَلْبَ لَيَـتَجَلْجَلُ فِى الْجَوْفِ يَطْلُبُ الحَقَّ فَاِذا اَصابَهُ اطْمَاَنَّ وَ قَرَّ؛
به راستى كه دل در درون سينه بى قرار است و به دنبال حق مى گردد و چون به آن رسيد، آرام و قرار مى گيرد.
اَلْمُفَوِّضُ أَمْرَهُ إلَى اللّهِ فى راحَةِ الأَبَدِ وَ العَيْشِ الدّائِمِ الرَّغَدِ و َالْمُفَوِّضُ حَقّا هُوَ الْعالى عَنْ كُلِّ هِمَّةٍ دُونَ اللّهِ تَعالى؛
كسى كه كارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسايش و خير و بركت در زندگى برخوردار است و واگذارنده حقيقى كارها به خدا، كسى است كه تمام همّتش تنها به سوى خدا باشد.
فَفَرَضَ اللّهُ الاْيمانَ تَطْهيرا مِنَ الشِّرْكِ... وَ الْعَدْلَ تَسْكينا لِلْقُلوبِ؛
خداوند ايمان را براى پاكى از شرك... و عدل و داد را براى آرامش دلها واجب نمود.
اِلهى ... فَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلوبُ اِلاّ بِذِكْراكَ وَ لا تَسْكُنُ النُّفوسُ اِلاّ عِنْدَ رُؤْياكَ؛
خداوندا، دلها جز با ياد تو آرام نمىگيرد و جانها جز با ديدن تو، به آرامش نمىرسد.
البر ما سكنت إليه نفسك و اطمأن إليه قلبك و الإثم ما جال في نفسك و تردد في صدرك
نيکي وقتي درونت ساکن شود اطمينان به سوي قلبت مي آيد و گناه که درونت وارد شود ترديد درون سينه ات مي شود
ثَلاثَةُ اَشْياءَ يَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَيْها: اَلاَمْنُ و َالْعَدْلُ و َالْخِصْبُ ؛
سه چيز است كه همه مردم به آنها نياز دارند: امنيّت، عدالت و آسايش.
اَلصِّدْقُ طُمَأْنينَةٌ وَ الْكَذِبُ ريبَةٌ؛
راستگويى مايه آرامش و دروغگويى مايه تشويش است.
مَن سألَ اللهَ الشَّهادَةَ بِصِدقِ بَلَّغَهُ اللهُ مَنازلَ الشُّهَداء وَ إن ماتَ عَلَي فِراشِهِ.هر که صادقانه از خدا شهادت مسألت کند خداوند او را به جايگاه شهيدان مي رساند حتي اگر در بستر خود بميرد.