امام على عليه السلام:
اَللَّئيمُ لا يُرجى خَيرُهُ وَ لا يُسلَمُ مِن شَرِّهِ وَ لا يُؤمَنُ مِن غَوائِلِهِ؛
افراد پَست به خيرشان اميد و از شرشان امان و از به هلاكت انداختنشان ايمنى نيست.
امام باقر عليه السلام:
اَلخَيرُ وَ الشَّرُّ يُضاعَفُ يَومَ الجُمُعَةِ؛
خوبى و بدى در روز جمعه چند برابر (حساب) مىشود.
اِنَّ هذَا اللِّسانَ مِفتاحُ كُلِّ خَيرٍ وَ شَرٍّ، فَيَنبَغى لِلمُؤمِنِ اَن يَختِمَ عَلى لِسانِهِ كَما يَختِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ؛
به راستى كه اين زبان كليد همه خوبىها و بدىهاست پس شايسته است كه مؤمن زبان خود را مُهر و موم كند، همان گونه كه (صندوق) طلا و نقره خود را مُهر و موم مىكند.
خَيرُ شَبابِكُم مَن تَشَبَّهَ بِكُهولِكُم وَ شَرُّ كُهولِكُم مَن تَشَبَّهَ بِشَبابِكُم؛
بهترين جوانان شما، جوانى است كه خود را شبيه ميانسالان كند و بدترين ميانسالان شما، كسى است كه خود را شبيه جوانان كند.
اَلعَجزُ مَعَ لُزومِ الخَيرِ خَيرٌ مِنَ القُدرَةِ مَعَ رُكوبِ الشَّرِّ؛
ناتوانىِ همراه با خير بهتر از توانمندىِ در خدمت شر است.
اَلعِلمُ اَصلُ كُلِّ خَيرٍ، اَلجَهلُ اَصلُ كُلِّ شَرٍّ؛
دانايى، ريشه همه خوبىها و نادانى ريشه همه بدىهاست.
فاعِلُ الخَيرِ خَيرٌ مِنهُ وَ فاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنهُ؛
خوبى كننده بهتر از خودِ خوبى و بدى كننده بدتر از خودِ بدى است.
اِنَّ اللّهَ تعالى اَنزَلَ كِتابا هاديا بَيَّنَ فيهِ الخَيرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذوا نَهجَ الخَيرِ تَهتَدوا وَ اَصدِفوا عَن سَمتِ الشَّرِّ تَقصِدوا؛
خداى تعالى كتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پيش گيريد تا هدايت شويد و از راه بدى دورى جوييد تا به مقصد برسيد.
قارِن اَهلَ الخَيرِ تَكُن مِنهُم وَ بايِن اَهلَ الشَّرِّ تَبِن عَنهُم؛
با خوبان معاشرت كن تا از آنان باشى و از بدان دورى كن تا از آنان نباشى.
اَلخَيرُ اَسهَلُ مِن فِعلِ الشَّرِّ؛
كار خوب آسانتر از كار بد است.
پيامبر صلى الله عليه و آله:
خَيرُ بَيتٍ فِى المُسلِمينَ بَيتٌ فيهِ يَتيمٌ يُحسَنُ اِلَيهِ وَ شَرُّ بَيتٍ فِى المُسلِمينَ بَيتٌ فيهِ يَتيمٌ يُساءُ إلَيهِ اَنَا وَ كافِلُ اليَتيمِ فِى الجَنَّةِ هكَذا؛
بهترين خانههاى مسلمانان، خانهاى است كه در آن يتيمى باشد كه به او نيكى مىشود و بدترين خانه هاى مسلمانان خانهاى است كه در آن يتيمى باشد كه با او بدى مىشود، من و سرپرست يتيم در بهشت مانند دو انگشت همراهيم.
اِنَّ الخَيرَ وَ الشَّرَّ لا يُعرَفانِ اِلاّ بِالنّاسِ، فَاِذا اَرَدتَ اَن تَعرِفَ الخَيرَ فَاعمَلِ الخَيرَ تَعرِف اَهلَهُ وَ اِذا اَرَدتَ اَن تَعرِفَ الشَّرَّ فَاعمَلِ الشَّرَّ تَعرِف اَهلَهُ؛
خوبى و بدى جز با مردم شناخته نمىشوند. پس اگر مىخواهى خوبى را بشناسى، خوبى كن تا اهل آن را بشناسى و اگر مىخواهى بدى را بشناسى، بدى كن، تا اهلش را بشناسى.
ما خَيرٌ بِخَيرٍ بَعدَهُ النّارُ و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّةُ وَ كُلُّ نَعيمٍ دونَ الجَنَّةِ فَهُوَ مَحقورٌ وَ كُلُّ بَلا ءٍ دونَ النّارِ عافيَةٌ؛
خيرى كه به دنبال آن آتش باشد، خير نيست و شرى كه به دنبال آن بهشت باشد، شر نيست. هر نعمتى جز بهشت ناچيز است و هر بلايى جز آتش، سلامتى.
مَن لَبِسَ الخَيرَ تَعَرّى مِنَ الشَّرِّ؛
هر كس جامه «خوبى» به تن كند از «بدى» برهنه مىگردد.
نيَّةُ المُؤمِنِ خَيرٌ مِن عَمَلِهِ وَ نيَّةُ الكافِرِ شَرُّ مِن عَمَلِهِ وَ كُلُّ عامِلٍ يَعمَلُ عَلى نيَّتِهِ؛
نيت مؤمن بهتر از عمل او، و نيت كافر بدتر از عمل اوست و هر كس مطابق نيت خود عمل مىكند.