أربَعٌ مِنَ السَّعادَةِ و أربَعٌ مِنَ الشِّقاوَةِ، فَالأربَعُ الَّتى مِنَ السَّعادَةِ: الْمَرأَةُ الصّالِحَةُ وَ الْمَسكَنُ الْواسِعُ و َالْجارُ الصّالِحُ وَ الْمَركَبُ الْبَهىُّ وَ الأْربَعُ الَّتى مِنَ الشَّقاوَةِ: اَلْجارُ السُّوءُ و َالْمَرأةُ السُّوءُ و َالْمَسكَنُ الضَّيِّقُ و َالْمَركَبُ السُّوءُ؛
چهار چيز از خوشبختى و چهار چيز از بدبختى است: چهار چيز خوشبختى: همسر خوب، خانه بزرگ، همسايه خوب و سوارى نيكو است و چهار چيز بدبختى: همسايه بد، همسر بد، خانه كوچك و سوارى بد است.
اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ و َالْعَمَلُ تابِعُهُ يُلهَمُ بِهِ السُّعَداءُ وَ يُحْرَمُهُ الأْشقياءُ؛
دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مىشود و بدبختان از آن محرومند.
جاذبه سيب، آدم را به زمين زد؛
و جاذبه زمين، سيب را؛
فرقي نمي کند؛
سقوط ، سرنوشتِ دل دادن به هر جاذبه اي؛
غير از خداست؛
به جاذبه اي مي انديشم که پروازم مي دهد؛
خدا .....
إذا قُمتَ في صَلاتِكَ فَأَقبِل عَلَى اللَّهِ بِوَجهِكَ يُقبِل عَلَيكَ. هرگاه به نماز ايستادى، با دل به خدا رو كن تا او نيز به تو رو كند.
لايَقبَلُ اللَّهُ صَلاةَ عَبدٍ لايَحضُرُ قَلبُهُ مَعَ بَدَنِهِ.خداوند نماز بندهاى را كه دلش همراه بدنش نيست نمىپذيرد.
فَجَعلَ اللهُ الايمانَ تَطهيراً لَکم مِنَ الشِّرکِ ، وَ الصَّلاةَ تَنزيهاً لَکم عَن الکِبرِ؛
خداي تعالي ايمان را براي پاکيزگي از شرک قرار داد ، و نماز را براي دوري از تکبر و خودخواهي.
بهترين کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نيکي به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا.
اَلصَّلاةُ حِصنُ الرَّحمانِ ومِدحَرَةُ الشَّيطانِ.نماز دژ محكم خداوند رحمان و وسيله راندن شيطان است.
اَوَّلُ ما يَسالونَ عَنهُ الصَّلواتُ الخَمسُ؛
اولين چيزي که از انسانها سؤال مي شود، نمازهاي پنج گانه است .
الصَّلاةُ حِصنٌ مِن سَطَواتِ الشَّيطانِ؛
نماز قلعه و دژ محکمي است که نمازگزار را از حملات شيطان نگاه مي دارد.
فَضلُ الوَقتِ الاوّلِ عَلَي الأخير کَفَضل الاخرةِ عَلَي الدُّنيا.فضيلت خواندن نماز در اول وقت نسبت به تأ خير انداختن آن، مثل فضيلت آخرت بر دنياست.
هرکس نماز را سبک بشمارد ، بشفاعت ما دست نخواهد يافت.
كانَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله لا يُؤثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً وَ لا غَيرَهُ وَ كانَ اِذا دَخَلَ وَقتُها كَاَنـَّهُ لا يَعرِفُ اَهلاً وَ لا حَميما؛
رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و هنگامى كه وقت نماز مى رسيد، گويى كه هيچ يك از اهل خانه و دوستان را نمى شناختند.