نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    41   42   43   44   45    >>    >
 

أربَعٌ مِنَ السَّعادَةِ و أربَعٌ مِنَ الشِّقاوَةِ، فَالأربَعُ الَّتى مِنَ السَّعادَةِ: الْمَرأَةُ الصّالِحَةُ وَ الْمَسكَنُ الْواسِعُ و َالْجارُ الصّالِحُ وَ الْمَركَبُ الْبَهىُّ وَ الأْربَعُ الَّتى مِنَ الشَّقاوَةِ: اَلْجارُ السُّوءُ و َالْمَرأةُ السُّوءُ و َالْمَسكَنُ الضَّيِّقُ و َالْمَركَبُ السُّوءُ؛

چهار چيز از خوشبختى و چهار چيز از بدبختى است: چهار چيز خوشبختى: همسر خوب، خانه بزرگ، همسايه خوب و سوارى نيكو است و چهار چيز بدبختى: همسايه بد، همسر بد، خانه كوچك و سوارى بد است.


اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ و َالْعَمَلُ تابِعُهُ يُلهَمُ بِهِ السُّعَداءُ وَ يُحْرَمُهُ الأْشقياءُ؛

دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آن محرومند.


اَلْجَهْلُ مُميتُ الاَحْياءِ وَ مُخَلِّدُ الشَّقاءِ؛

نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است


مِن سَعادَةِ ابنِ آدَمَ اسْتِخارَةُ اللّه‏ِ و رِضاهُ بِما قَضَى اللّه‏ُ و مِن شِقْوَةِ ابن آدَمَ تَركُهُ اسْتِخارَةَ اللّه‏ِ و سَخَطُهُ بِما قَضَى اللّه‏ُ ؛

از خوشبختى انسان درخواست خير از خداوند و خشنودى به خواست اوست و از بدبختى انسان است كه از خدا درخواست خير نكند و به خواست او ناخشنود باشد.

اَلصَّدَقَةُ عَلى‏ وَجه ِها و َاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ و َصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً و َتَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛


صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش‏بختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مى‏كند.


ما مِن إنسانٍ يَطعَنٌ في عَينِ مُومِنٍ إلّا مات بِشَرّ ميتَةٍ و کانَ قمِناً أن لا يَرجِعَ إلَي خَيرٍ.

هر که پيش روي مومني به او طعنه زند مرگ بدي در انتظار او بوده و سزاوار است روي خير و سعادت را نبيند.


إنَّ أسعَدَ الناسِ في الدنيا مَن عَدَلَ عَمّا يَعرِفُ ضُرَّهُ، وإنَّ أشقاهُم مَنِ اتَّبَعَ هَواهُ؛

خوشبخت ترين مردم در دنيا، كسى است كه از آنچه مى داند برايش زيان آور است دورى كند و بدبخت ترين آنان كسى است، كه از هواى نفس خود پيروى كند.


منکه حتي پي پژواک خودم مي گردم ..//

آخرين زمزمه ام را هم? شهر شنيد..//

إنَّ حَقيقَةَ السَّعادَةِ أن يُختَمَ لِلْمَرءِ عَمَلُهُ بِالسَّعادَةِ و إنَّ حَقيقَةَ الشَّقاءِ أن يُختَمَ لِلْمَرءِ عَمَلُهُ بِالشَّقاءِ؛

براستى كه حقيقت خوشبختى آن است كه پايان كار انسان خوشبختى باشد و حقيقت بدبختى آن است كه كار انسان به بدبختى خاتمه يابد.


اَلتَّوفيقُ مِنَ السَّعادَةِ وَ الْخِذلانُ مِنَ الشَّقاوَةِ؛

توفيق [انجام كار نيك] از خوشبختى و بى توفيقى از بدبختى است.


ما به اندازه هم سهم ز دريا برديم ..//

هيچکس مثل تو ومن به تفاهم نرسيد ..//

خواستي شعر بخوانم دهنم شيرين شد ..//

ماه طعم غزلم را ز نگاه تو چشيد..//

لا يَسعَدُ أحَدٌ إلاّ بِإقامَةِ حُدودِ اللّه‏ِ وَ لا يَشقى أحَدٌ إلاّ بِإِضاعَتِها؛

هيچ كس جز با اجراى حدود و احكام خدا خوشبخت نمى ‏شود و جز با ضايع كردن آن بدبخت نمى‏ گردد.


مَن أجهَدَ نَفسَهُ فى إصلاحِها سَعِدَ، مَن أهمَلَ نَفسَهُ فى لَذّاتِها شَقِىَ وَ بَعُدَ؛

هر كس براى اصلاح خود، خويشتن را به زحمت بيندازد، خوشبخت مى‏ شود هر كس خود را در لذت‏ها رها كند، بدبخت مى‏ گردد و بى ‏بهره مى‏ ماند.


لا يَسعَدُ امْرُؤٌ إلاّ بِطاعَةِ اللّه‏ِ سُبحانَهُ وَ لا يَشقَى امْرُؤٌ إلاّ بِمَعصيَةِ اللّه‏ِ؛

هيچ كس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى‏گردد.


به کف و ماسه که نايابترين مرجان ها ..//

تپش تبزده نبض مرا مي فهميد ..//

آسمان روشني اش را همه بر چشم تو داد ..//

مثل خورشيد که خود را به دل من بخشيد..//
 <    <<    41   42   43   44   45    >>    >