نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    116   117   118   119   120    >>    >
 
در تنهايي، صداها طنين ديگري دارند....
mer30
سلام

پاي يلداي دلت يواشکي زمزمه کن

زير لب يه يادي از نور دل فاطمه کن

چشماتو خيره کن و سوره والعصرو بخون

يه دعا برا ظهور پسر فاطمه کن

[گل][گل][گل]

اللهم عجل لوليک الفرج

روحش شاد ، راهش پررهرو باد ...


سلام.

واقعا خيلي سخته دوري از عزيزي که شهيد شده باشه منکه بااينکه عموي شهيدمو هيچ وقت نديده ام خيلي دلتنگه شم واي به حال خونواده اين شهيد عزيز...

خداوند درجات ايشون رو با آقا امام حسين (ع) قرين کنه..

اللهم صل الله محمد وآل محمد..

براي تعجيل درفرج يوسف زهرا(عج) و سلامتي و طول عمر نائب برحقش امام خامنه اي صلوات..

التماس دعا.

براي ما که خسته ايم و دل شکسته ايم نه

ولي براي عده اي چه خوب شد نيامدي

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوبار صبح، ظهر نه غروب شد نيامدي
دست ها را برده ام بالا خدايم را صدا کرده ام ، نمي دانم چه ميخواهي ،ولي امروز براي تو ،براي رفع غم هايت ، براي قلب زيبايت ، براي آرزوهايت ، به درگاهش دعا کرده ام...
شادي زندگيتان به بلندي امشب و غم هايتان به کوتاهي امروز باد...
امتحان گواهينامه داشتم سرهنگ پرسيد : دورزدن کجاممنوعه ؟
گفتم تو عالم رفاقت...
لبخند زد و گفت : پياده شو قبولي ..
خدايا دستاني عطا کن که

تو را برايم از تو بخواهد . .
دوستي ايستادن زير بارون و خيس شدن نيست دوستي ان است که يکي براي ديگري چتري شود و او هيچوقت نداند که چرا خيس نشد!!!
چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدي
چه بغضها که در گلو رسوب شد نيامدي
بر چهره پر ز نور مهدي صلوات
بر جان و دل صبور مهدي صلوات
تا امر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدي صلوات
اللهم عجل لوليک الفرج
مهدي جان !
روا بود که گريبان ز حجر تو پاره کنم ...
دلم هواي تو کرده بگو چه چاره کنم ...
اللهم عجل لوليک الفرج
تا کسي رخ ننمايد ز کسي دل نبرد
دلبر ما دل ما برد و ز ما رخ ننمود
اللهم عجل لوليک الفرج
عزيز ديدنت را بهانه بسيار داريم اما بها نه
کلاس اول خوانديم " آن مرد در باران آمد " ...
اکنون مي فهميم تا آن مرد نيايد باران نخواهد آمد ...
اللهم عجل لوليک الفرج
بر چهره پر ز نور مهدي صلوات بر جان و دل صبور مهدي صلوات
تا امر فرج شود مهيا بفرست بهر فرج و ظهور مهدي صلوات
کاش مي شد اشک را تهديد کرد مدت لبخند را تمديد کرد
کاش مي شد در ميان لحظه ها لحظه ي ديدار را نزديک کرد
هنوزم خواب ميبينم به شبها همان مردي که بر اسبي سوار است
همان مردي که جمعه آيد روزي ... و اين پايان خوب انتظار است
 <    <<    116   117   118   119   120    >>    >