بوي فراق مي دهد اين گريه هاي من
ماتم گرفته شال سياه عزاي من
شرمنده ام که از غم زينب نمرده ام
آقا ببخش در گذر از اين خطاي من
با زعفران شهر خراسان نمي شود؟
رنگي دهي امام زمان بر حناي من؟
از بس که پاي طشت طلا گريه کرده ام
چيزي نمانده مثل شما از صداي من
با نوحه هاي اين دهه ي آخر صفر
شب ها چقدر سينه زدي پا به پاي من
اي خوش حساب مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه چه شد کربلاي من؟
سر زنده ام به عشق حسن، خضر گريه ام
اين چشم خيس،چشمه ي آب بقاي من
من غصه ي بهشت خدا را نمي خورم
جايي گرفته حضرت زهرا براي من