به مناسبت آغاز امامت امام زمان(عج)"یوسف گمگشته"

ای به سرا پرده ی دلها نهان
یوسف گمگشته ی یعقوب جان
 
ای زدمت صبح مسیحا بپا
نوح نبی  موسی و عیسای ما
 
ما همه شب در پیِ ماه توأییم
تشنه ی یک جرعه نگاه توأییم
 
تشنه لبیم وهمه مستان تو
سائل یک بوسه به دستان تو
 
آه کجائی که تو را سر دهیم
 خاک بن پای تو را سرنهیم
 
زین دو جهان و ببرش هرچه هست
خاک بن پای تو مارا بس است
 
از که بجوئیم نشان تورا
بارگه و کوی نهان تورا
 
گر به صبوری همه خو کرده ایم
در شط یاد تو وضو کرده ایم
 
خلق زهجران تو مجنون شده
آتش عشقت به دل افزون شده
 
هر دل اگر عشق تو دارد دل است
نازمش آن دل که تو را منزل است
 
منزل معراج رهش کوی تست
بوی بهشت آیتی از بوی تست
 
آه کجائی که ببویم تورا
از غم هجر تو بگویم تورا
 
آه کجائی که بسویت شوم
مست میِ ناب سبویت شوم
 
آنکه به ما جرعه ای جان داده است
عشق تورا همره آن داده است
 
گر دل ما لایق دلدار نیست
دیده ی ما لایق دیدار نیست
 
چون تن ما را نبوَد جز تو جان
یک مژه بر هم زن و جانم ستان
 


برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج)...... صلوات





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 7:18 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر



جملات زیبا شهید آوینی  درباره شهداء

 

 

الا ای ابابیل های مشیت الهی بالی بگشایید این شیاطین

 دل مارا برانید که شما مرغان الهی این عالم هستید


برای سلامتی  و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج).......... صلوات




تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:55 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر




 

اشعار آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) غلامرضاسازگار

تا به رخ بنشست گَرد مقدم آن نازنینم
آسمان برخاست کز همّت کند مهر جبینم

شمع سوزانی که روشن کرده ام در بزم جانان
آب گشته، سوخته، با نغمه های آتشینم

روز و شب این آرزو دارم که در دشت محبّت
دان? عشقی بکارم، خوش? وصلی بچینم

چشم دل بگشودم و دیدم که عالم را سراسر
تیره تر از شب، بسان صبح روز واپسینم

جنگ ها، انسان کشی ها، قتل و غارت ها، ستم ها
کرده دل را قلزم خون همچو دامان زمینم

آه مادرها که فرزندانشان از دست رفته
گاه آید از یسار و گاه آید از یمینم

غرّش تانک و مسلسل ها و توپ و بمب و موشک
می رسد بر گوش، هر دم با صدای سهمگینم

با دلی خون داشت هر کس انتظار مصلحی را
همچو من کز اشک خونین شسته دائم آستینم

آن یکی می گفت موسی مصلح دنیاست، آری
دیگری می گفت کو، آن عیسی گردون نشینم؟

و آن دگر می خواند بودا را به سوز و شور دیگر
دیگری می گفت کو آن رهبر صلح آفرینم؟

من نه عیسی و نه موسی و نه بودا بود فکرم
خواستم تا رهبری بالاتر از آن برگزینم

راه با پای ولایت بردم از گداب حیرت
در کنار ساحل قرب خداوند مبینم

چشم دل بگشودم و دیدم مبارک خیمه ای را
نای وصل انداخت از هر تار و پود او طنینم

نورها زآن خیمه می تابید و من با خویش گفتم
یار در پیش من و من با غم هجران عجینم

دامن آن خیمه را بالا زدم با دست حیرت
چشم سر بستم، مگر با چشم دل او را ببینم

ناگهان دیدم جمالی را که تا صبح قیامت
هم زوصفش عاجز و هم از نگاهش شرمگینم

غرق حیرت گشتم و گفتم خدایا صورت است این
یا که صورت آفرین دل برده از کف این چنینم؟

گرد ماه عارضش گردیدم و گفتم که هستی؟
ای اسیر تار زلفت گشته هوش و عقل و دینم

گفت من فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
نور چشم عسکری نجل امیرالمؤمنینم

من زمادر، افتخار نسل شمعون الصفایم
و زپدر باشد نسب از شخص ختم المرسلینم

یوسف مصر وجودم، زیب بخش هست و بودم
گفته در قرآن درودم، ذات ربّ العالمینم

جسم ها را جان فزاید، روح ها را روح بخشد
می خورد بر هم چو لب های مسیحا آفرینم

حجّتم باب المرادم، مهدیم خیرالعبادم
عقل را عین الحیاتم، عشق را حقّ الیقینم

گوهر مکنون حق از سیزده دریای وحیم
بلکه خود دریای فیض سیزده دُرّ ثمینم

رهنمای موسی عمران به نیل و طور سینا
مقتدای عیسی مریم به چرخ چارمینم

صولت شیر خدا پیداست در ماه جمالم
نور ختم الانبیا می تابد از مهر جبینم

انتقام خون مظلومان به تیغ ذوالفقارم
اقتدار قادر منّان به عزم راستینم

اشک زهرا از سپهر دیده ام ریزد چو باران
داغ محسن مانده چون آتش به قلب نازنینم

گه مدینه گه نجف گه کربلا گه کاظمینم
گه خراسان گه به قم گریان به آل طاهرینم

گه برای عمّه ام زینب برآرم ناله از دل
گه به یاد گردن مجروح زین العابدینم

شب که تاریک است و قبر فاطمه زائر ندئارد
من کنار تربت گم گشت? او می نشینم

ای خوش آن روزی که بهر دوستانم رخ نمایم
من که چون یوسف به چاه، غیبت کبری مکینم

قرن ها بگذشته، باشد اشک تنهائی به چشمم
من که عالم چون سلیمان است در تحت نگینم

چون برای انتقام خون زهرا تیغ گیرم
دوست دارم روی سیلی خورد? او را ببینم

دوست دارم خون نحس قاتلان جدّ خود را
آن قدر ریزم که دریا بگذرد از صدر زینم

دوست دارم آن که سیلی زد به رخسار سکینه
بازویش از تن جدا گردد به تیغ آهنینم

دوست دارم تا روم از شامیان دون بپرسم
کز چه رو بستند دست عمّ? زار و حزینم

دوست دارم گرد قبر مخفی اصغر بگردم
اشک ریزم در عزای آن عموی نازنینم

دوست دارم تا که در پائین پای قبر جدّم
خم شوم گلبوسه از قبر علی اکبر بچینم

تا شود نزدیک (میثم) روز موعود ظهورم
کن دعا با شیعیان بر درگه حیّ مبینم


 غلام رضاسازگار

برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج)...... صلوات





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:51 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر



جملات زیبا شهید آوینی  درباره شهداء

 

 

شوق جنت صفت تاجران طمع خوی است

واحرار راجنتی غیر از دیدار دوست نیست و

احراری دراین عالم غیر از شهید یافت نمی شود


برای سلامتی  و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج).......... صلوات





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:44 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر

 

اشعار  آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) غلامرضا سازگار

همه جا پر ز این خجسته نداست
نُه ماه ربیع عید خداست
عید کل ذراری زهرا
عید لبخند سیدالشهداست

عید لطف و کرامت مهدی است
که طلوع امامت مهدی است

عیدِ بر روی حق تبسم ماست
ذکر یابن الحسن تکلم ماست
عید اکمال دین شده تکرار
بلکه عید غدیر دوم ماست

فتح قرآن و دین مبارک باد
عید مستضعفین مبارک باد

ای به دستت نظام یا مهدی
دولتت مستدام یا مهدی
به ائمه به انبیاء تبریک
که تو گشتی امام یا مهدی

از تو قانون عدل پاینده است
به تو این موهبت برازنده است

ای دو عالم یم کرامت تو
فتح پیغمبران امامت تو
دست حق خلعت امامت را
دوخته از ازل به قامت تو

به قیامت قسم قیامت کن
پسر فاطمه امامت کن

دیده ها روشن از تجلّایت
سینه ها جنت تولایت
لب ختم رسل دعاگویت
چشم زهرا به قد و بالایت

که جهان را محیط نور کنی
کعبه را روشن از ظهور کنی

غایبی و زعامتت پیداست
پشت ابری کرامتت پیداست
معنی انسجام اسلامی
در طلوع امامتت پیداست

مانده چشم مسیح منتظرت
تا بخواند نماز پشت سرت

خیرمقدم که دیده خان? توست
هر چه دل هست آشیان? توست
ذوالفقار علی به قبض? مشت
پرچم کربلا به شان? توست

بر تنت جام? رسول خداست
در رگت خون سیدالشهداست

قلب یاسین و زاریات تویی
روح طاها و محکمات تویی
پدر آدم و بنی آدم
پسر طور و عادیات تویی

ناشر رایة الهدایی تو
به خدا حجت خدایی تو

به دو عالم نظام کیست تویی
به عدالت قوام کیست تویی
به جهان ها ولیِ قائم امر
به زمان ها امام کیست تویی

تو، به هر عصر، تو حجة اللهی
تا قیامت بقیة اللهی

روح بخش مسیح ها دم توست
هر کجا عالمی است عالم توست
یوسفا همچو دید? یعقوب
کعبه چشم انتظار مقدم توست

چه شود میثمت دُر افشاند
در حضورت قصیده ای خواند


 غلامرضا سازگار

برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج)...... صلوات


 

 





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:40 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر



جملات زیبا شهید آوینی  درباره شهداء

 

راه وصول راهی است که جز براحرار بازگشوده نمی شود

 ولاجرم اغیار را از این وادی میرانند واحرار این عالم

 مگر کسی جز شهدا هستند


برای سلامتی  و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج).......... صلوات





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:34 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر


 
اشعار آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) - محمود مربوبی

فوج مَلَک دُور و بَرَش دارد نگارم
یک آسمان زیر پرش دارد نگارم

باید تمام عرشیان چاوش بخوانند
تاج ولایت بر سَرَش دارد نگارم

صبرش علی خویش حسن صبرش حسینی
خُلقی چو جدّ اطهرش دارد نگارم

نامی دِگر از حاتمِ طاعی نمانده است
از بس گدا در محضرش دارد نگارم

حتّی منِ پیمان شکن را هم دعا گوست
الحق که ارث از مادرش دارد نگارم

از اولّ غیبت به شیعه بوده معلوم
فکری برای آخرش دارد نگارم

وقتِ فرج شمشیر حیدر را به دستی
قرآن به دستِ دیگرش دارد نگارم

یعنی به سر فکر تقاص خون جدّ و
شش ماههِ طفلِ پرپرش دارد نگارم

کوری چشم دشمنان لطفی مداوم
بر این نظام و رهبرش دارد نگارم

ما در پیِ دیدارِ رویِ یار هستیم
از غَمزه ی چشمان او بیمار هستیم


 محمود مربوبی

برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج)...... صلوات





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:30 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر

 

جملات زیبا شهید آوینی  درباره شهداء

 

 

دربوستان باغ ولایت گلی خوشبوتر از شهید نیست

شهادت متاعی است که جان می طلبد واحرار رااز

 اغیار جدا می سازد


برای سلامتی  و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج).......... صلوات





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:19 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر


اشعار  آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) - وحید قاسمی

عالم امکان سراسر نور شد
شیعه بعد از سالها مسرور شد

پور زهرا تاج برسر می نهد
بر همه آفاق فرمان می دهد

حکم تنفیذش رسیده از سما
نامه ای با مُهرو امضای خدا

می نشیند بر سریر عدل و داد
آخرین فرمانروای  ابرو باد

پادشاه کشور آیینه ها
تک سوار قصه ی آدینه ها

امپراتور زمین و آسمان
حُکمران سرزمین بی دلان

پهلوان نامی افسانه ها
تحت امرش لشگر پروانه ها

لشگری دارد بزرگ و بی بدیل
افسرانش نوح و موسی و خلیل

عرشیان و قدسیان فرمانبرش
مردمان مهربان کشورش

ساحران مصر مبهوت اند و مات
از نگاه نافذ و افسونگرش

ساقیان و می فروشان جملگی
مست لایعقل شدند از ساغرش

عالمان حوزه های علم عشق
درس ها آموختند از محضرش

نام های شاعران شیعه را
ثبت کرده ابتدای دفترش

خیمه ای سبز و محقر قصر او
پایتختش شهر سبز آرزو

خادمان بارگاهش اولیاء
کاتبان نامه هایش اوصیاء

یوسف مصری سفیر دولتش
پیر کنعان هم وزیر دولتش

در حریمش قدسیان هو می کشند
فطرس و جبریل جارو می کشند

خیمه اش دارالشفای خاکیان
قبله گاه اصلی افلاکیان

عطرسیب و یاس دارد خیمه اش
گرمی و احساس دارد خیمه اش

بیرق عباس پیش تخت او
تکیه گاه لحظه های سخت او

چادری خاکی درون گنجه اش
گوشواری سرخ بین پنجه اش

نیمه شبها عقده ها وا می کند
مخفیانه گنجه را وا می کند

بوسه باران می شود با شوروشین
گوهر انگشتر جدش حسین


 

وحید قاسمی

 

برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج)...... صلوات





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 6:15 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر



جملات زیبا شهید آوینی  درباره شهداء

 

دل شهید محل تلاءلوپرتوهای نورقدسی است که ظلمات

دنیارادرهم می شکند تاعاشق راره به فناءببرد که بالنجم

هم یهتدون وشهید نجم ثاقبی است که نور افشانی می کند


برای سلامتی  و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج).......... صلوات





تاریخ : پنج شنبه 93/10/11 | 4:58 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر

  • تبلیغات متنی | مهم نیوز | ایکس باکس