بايد دوباره دست دلم را عيان کنم
بايد تمام قافيه ها را بيان کنم
در مدح تو تمام غزلها شکسته اند
اينجا قصيده ها به تماشا نشسته اند
آمد ندا که کوثر قرآن رسيده است
"شأن نزول سوره انسان رسيده است"*
آمد ندا: «فصل لربک پيمبرم»
بعد از دعا «فصل لربک پيمبرم»
اين بيتها هواي تفأل گرفته است
شعرم دوباره حس تغزل گرفته است:
اي مطلع تمام غزلها کلام تو
اي بهترين قصايد عالم به نام تو
قرآن من! تو رمز کدامين سپيده اي
کي ميرسد به گوش دلم، السلام تو
مرغ دلم پريده که ساکن شود شبي
بالاي عرش، گوشه اي از پشت بام تو