سين? تو، ميزبان داغ و درد و رنج بود/اين مصيب خانه کم ديدم که مهماني نداشت/تو همان سردار تنهائي که در قحط وفا/غم به غير از سين? تو بيت الحزاني نداشت/ني، ز تو آموخت پنهان کردن غم را به دل/گر نمي آموخت از تو، ني نيستاني نداشت/صبر تو شد چلچراغ نهضت سرخ حسين
هيچ کس مانند تو عمر درخشاني نداشت/بعد چندين سال رنج و خوردن خون جگر/زهر پايان داد بر آن غم که پاياني نداشت/تيرهاي کينه وقتي بر تن پاکت نشست/چون حسينت هيچ کس حال پريشاني نداشت
به وسعت قلب کوچکم دوستت دارم
شايد کم باشد اما قلب هرکس تمام زندگي اوست