نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    101   102   103   104   105    >>    >
 

با اينکه نخورده دست زيبايي تو

آتش به دلم زده است زيبايي تو

بــــازار تمـــــــام حـــوريان را بانو

يکباره زد و شکست زيبـــايي تو.

همواره خــداي من! هميــشه،هــربـــار

تــــو رد تمــــاس و مــن دوبـــاره تــکــرار

عمريست که پشت خط دعا مي خوانم

زحمت بکــش و گــوشي خــود را بـردار.

عمرم را خــــــوب موشکافي کردم

هي شعر نوشتم و صحافي کـردم

ديدم که شبيه عنکبــوتي شده ام

از بس که تو را خيــال بافي کـردم.

از ديــــدن آن حــادثه خم شد پشـــــتم

خون مي چـــکد از مـــــداد بر انگشــــتم

ديشب که ستـاره اي به تو چشمـــک زد

رفتــــــم همـــه ي ستاره ها را کشتـــم.


مانند دو دلگير بهم محتاجند

انگار دل و تير بهم محتاجند

بايد که خودم را به تو زنجير کنم

ديوانه و زنجير بهم محتاجند.



تا گريه طلسم ِ درد را مي شکند
دل ، حرمت ِ آه ِ سرد را مي شکند

درياي هزار موج ِ طوفان خيز است
اشکي که غرور ِ مرد را مي شکند

يک نامه پر از ماه و تو را دارم ياد
در پاکت گل گذاشتم دادم باد

اي علت سبز خاک هرجا هستي
هرروزِ تو روز دوستت دارم باد

در عشق اگر عذاب دنيا بکشي
با اشک به ديده طرح دريا بکشي


تا خلوت من هزار غربت باقي‌ست
تنها نشدي که درد تنها بکشي

من : دهکده ها نبض حقايق هستند
او : مردم ده با تو موافق هستند

ناگاه صداي خيس رعدي پيچيد :
باران که بيايد همه عاشق هستند
اي هوس هاي دلم بيا بيا بيا بيا
اي مراد و حاصلم بيا بيا بيا بيا
از ره منزل مگو ديگر مگو ديگر مگو
اي تو راه و منزلم بيا بيا بيا بيا


کاووس حسن لي ز جنون دورم کن
خورشيد به خورشيد پر از نورم کن

آن خواهش کوچکي که دارم اين است
هم صحبت قيصر امين پورم کن
بگذار که خلسه گاه ديدار شوم
از هر چه نديدني ست ، سرشار شوم


اي صبح به ديده ام مکش سرمه ي نور
من خواب نبوده ام که بيدار شوم

امشب دلم از آمدنت سرشار است
فانوس به دست کوچه‌ي ديدار است

آن‌گونه تو را در انتظارم که اگر
اين چشم بخوابد آن يکي بيدار است

دســـتِ نفست ســتاره ها را چيــده است
شـب با دف ماه ? تا سحر رقصيده ا ست

همــچون ســحر از عــطر اذان سرشاري
انـــگار لــب تــو را خـــدا بوسيـده سـت


ديدم که درون من دري وا ماندست
يک ثانيه تا سقوط دنيا ماندست


ديدم که عبور مي کنم از هر سو
ديدم که زمان پشت سرم جا ماندست


 <    <<    101   102   103   104   105    >>    >