فَجَعلَ اللهُ الايمانَ تَطهيراً لَکم مِنَ الشِّرکِ ، وَ الصَّلاةَ تَنزيهاً لَکم عَن الکِبرِ؛
خداي تعالي ايمان را براي پاکيزگي از شرک قرار داد ، و نماز را براي دوري از تکبر و خودخواهي.
لَمّا قيلَ لَهُ إِنَّ فيكَ كِبرا ـ : كَلاّ، اَلكِبرُ لِلّهِ وَحدَهُ وَلكِن فىَّ عِزَّةٌ، قالَ اللّه تَعالى: (وَلِلّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ)؛در پاسخ كسى كه به ايشان گفت: در وجود شما تكبّر است، فرمودند: هرگز، تكبّر تنها از آن خداست. اما در وجود من، عزّت است. خداى متعال فرموده است: «و عزّت از آن خدا و پيامبر او و مؤمنان است».
إِنَّ فِى السَّماءِ مَلَكَينِ مُوَكَّلَينِ بِالعِبادِ، فَمَن تَواضَعَ لِلّهِ رَفَعاهُ وَمَن تَكَبَّرَ وَضَعاهُ؛در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده اند پس هر كس براى خدا تواضع كند، او را بالا برند و هر كس تكبر ورزد او را پَست گردانند.
إِنَّ الزَّرعَ يَنبُتُ فِى السَّهلِ وَلايَنبُتُ فِى الصَّفا فَكَذلِكَ الحِكمَةُ تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَواضِعِ وَلا تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَكَبِّرِ الجَبّارِ، لأِنَّ اللّه جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّكَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ؛زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع جاى مى گيرد نه در دل هاى متكبر. خداوند متعال، تواضع را وسيله عقل و تكبر را وسيله جهل قرار داده است.
إِنَّهُ لَيُعجِبُنى أَن يَحمِلَ الرَّجُلُ الشَّى ءَ فى يَدِهِ يَكونُ مَهنَئا لأِهلِهِ يَدفَعُ بِهِ الكِبرَ عَن نَفسِهِ؛براستى كه خوش دارم مرد با خوشحالى و افتخار چيزى را با دست خودش براى خانواده اش ببرد و بدين وسيله تكبر را از خود دور كند.
مَن ذَهَبَ يَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَكبِرينَ، (قالَ حَفصُ بنُ غياثٍ): فَقُلتُ لَهُ إِنَّما يَرى أَنَّ لَهُ عَلَيهِ فَضلاً بِالعافيَةِ إذا رَآهُ مُرتَكِبا لِلمَعاصى، فَقالَ: هَيهاتَ هَيهاتَ! فَلَعَلَّهُ أَن يَكونَ قَد غُفِرَ لَهُ ما أتى وَ أَنتَ مَوقوفٌ مُحاسَبٌ أَما تَلَوتَ قِصَّةَ سَحَرَةِ موسى عليه السلام ؛هر كس خودش را بهتر از ديگران بداند، او از متكبران است. حفص بن غياث مى گويد: عرض كردم: اگر گنهكارى را ببيند و به سبب بى گناهى و پاكدامنى خود، خويشتن را از او بهتر بداند چه؟ فرمودند: هرگز هرگز! چه بسا كه او آمرزيده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند، مگر داستان جادوگران و موسى عليه السلام را نخوانده اى؟
وَعَن ذلِكَ ما حَرَسَ اللّه عِبادَهُ المُؤمِنينَ بِالصَّلَواتِ وَالزَّكَواتِ وَمُجاهَدَةِ الصِّيامِ فِى اليّامِ المَفروضاتِ تَسكينا لأَطرافِهِم وَتَخشيعا لأَبصارِهِم وَتَذليلاً لِنُفوسِهِم وَتَخفيضا لِقُلُوبِهِم وَإِذهابا لِلخُيَلاءِ عَنهُم... اُنظُروا إِلى ما فى هذِهِ الفعالِ مِن قَمعِ نَواجِمِ الفَخرِ وَقَدعِ طَوالِعِ الكِبرِ؛از اين جاست كه خداوند بندگان مؤمن خود را به وسيله نمازها و زكاتها و جدّيت در روزه دارى در روزهاى واجب، نگهبانى مى كند، زيرا كه اين امور باعث آرام شدن اعضاء و جوارح و خشوع ديدگان و فروتنى جانها و خضوع دلها و بيرون راندن كبر و نخوت از وجود آنان مى شود... بنگريد، كه اين اعمال چگونه نمودهاى فخر فروشى را در هم مى شكند و آثار و نشانه هاى تكبر را مى زدايد!
عَجِبتُ لِلمُتَكَبِّرِ الَّذى كانَ بِالمسِ نُطفَةً وَيَكونُ غَدا جيفَةً؛در شگفتم از شخص متكبّر، كه ديروز نطفه اى بوده و فردا لاشه اى است.
أَلا اُخبِرُكُم بِأَهلِ النّارِ؟ كُلُّ عُتُلٍّ جَوّاظٍ مُستَكبِرٍ؛آيا شما را از اهل دوزخ آگاه نكنم؟ هر درشتخوىِ خشنِ متكبّر.
ما مِن أَحَدٍ يَتيهُ إِلاّ مِن ذِلَّةٍ يَجِدُها فى نَفسِهِ؛هيچ كس نيست كه تكبّر ورزد، مگر بر اثر خوارى و حقارتى است كه در خود مى بيند.
اَلحِرصُ وَالكِبرُ وَالحَسَدُ دَواعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِى الذُّنوبِ؛حرص و تكبّر و حسادت، انگيزه هاى فرورفتن در گناهانند.
اَلشَّجاعَةُ عِزٌّ حاضِرٌ، اَلجُبنُ ذُلٌّ ظاهِرٌ؛شجاعت عزّتى است آماده، ترس ذلّتى است آشكار.
اَلكِبرُ أَن تَغمِصَ النّاسَ وَتُسَفِّهَ الحَقَّ؛تكبر، اين است كه مردم را تحقير كنى و حق را خوار شمارى.
امام سجّاد عليهالسلام ـ در دعايش ـ :
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، ونَبِّهني لِذِكرِكَ في أوقاتِ الغَفلَةِ، وَاستَعمِلني بِطاعَتِكَ في أيّامِ المُهلَةِ، وَانهَج لي إلى مَحَبَّتِكَ سَبيلاً سَهلَةً، أكمِل لي بِها خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ؛
بارالها ! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و به هنگام غفلت، مرا به ياد خود هشيار ساز. به روزگار مهلت، مرا در راه طاعت خود به كار گير و راه آسانى به سوى دوستىات برايم بگشا كه با آن، خير دنيا و آخرت را بر من كامل گردانى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
ألسّوقُ دارُ سَهوٍ وَ غَفلَةٍ فَمَن سَبَّحَ فيها تَسبيحَةً کَتَبَ اللهُ لَهُ بِها الفَ الفِ حَسَنَةٍ
بازار سراي بي خبري و غفلت است، پس هر که در آن تسبيح گويد خداوند برايش هزار هزار ثواب مي نويسد