روزي خواهم آمد و پيامي خواهم آورد...
خواهم آمد گل ياسي به گدا خواهم داد
زن زيباي جذامي را گوشواري ديگر خواهم بخشيد
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ ...
هر چه دشنام از لب خواهم برچيد
هر چه ديوار از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت : کارواني آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشيد ، دل ها را با عشق ،سايه ها را با آب ،شاخه ها را با باد
و به هم خواهم پيوست،خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آب خواهم داد ...
خواهم آمد ،سر هر ديواري ميخکي خواهم کاشت
پاي هر پنجره اي شعري خواهم خواند
هر کلاغي را کاجي خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهي دارد غوک
آشتي خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت
سهراب سپهري