خاطره ای از همرزم شهید سید مهدی مظفری
( شهدای پل سه تیر )
به یاد دارم زمانی که در *پادگان *بودیم وشهید با ما در
پادگان بود به علت نداشتن *سواد* زیاد قرآن بلد نبود
ولی خیلی تلاش کردتا این که توانست ظرف *مدت3ماه*
قرآن را بیاموزد واین مسئله خیلی برای من *مهم* بود
که ایشان *چه طور توانست این کار را انجام دهد. *لذا
خصوصیات *دیگر او* این بود که در منطقه و در اکثر
عملیات ها *پابرهنه *می شد و لباس هایش را بالا می زد
و پابرهنه می جنگید و گفت آدم این طوری راحت تر
است و من تعجب می کنم که چطور هیچ *چیزی*
در پاهایش *فرو *نمی رفت.
برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج)..... صلوات
تاریخ : یکشنبه 93/12/3 | 4:25 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.