سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وصیتنامه دانش آموز شهید بهرام ( صالح) لطفیان

( شهدای پل سه تیر )

 

 

بسمه تعالی

وصیتنامه شهید بهرام (صالح) لطفیان فرزند عباس

مِنَ المُومنینَ رِجالً ضدَقواماجاهَدُ اللهِ علیهَ فهمهُم من قضا

نَهبهَ فهمنهم من یبتظرُ و ما بدلُ تبدیلا

با سلام و دورود بر حضرت محمد (ص) آخرین اختر

تابناک نبوت خلیفه و جانشین بر حق خدا روی زمین و با

سلام بر حضرت مهدی (عج) بزرگ پرچمدار حق و عدالت

در برابر گیتی و با سلام بر نائب بر حقش ناخدای کشتی

حق دردریای پر طلاطم باطل بسوی ساحل نجات و با

سلام بر لشکر همیشه پیروز اسلام، جنگجویان دلاور ،

نهنگان به خاک و خون شناور و با سلام به شهدای صدر

اسلام علی الخصوص سرور شهیدان حضرت امام حسین

(ع) و یاران با وفایش و شهدای ایران مخصوصاً شهدای

جنگ تحنیلی و با سلام بر شما امت دائم در صحنه :

اینجانب * بهرام (صالح) لطفیان * چونکه دیدم در این

برهه از زمان اسلام و انقلاب و قرآن عزیز در خطر

است و از طرفی چون خداوند در قرآن کریم فرموده

( و قاتلو هم حتی لا تکون فتنه ) و چون امام عزیزمان

فرمود رفتن به جبهه ها از اعم واجبات دین است من بر

خود واجب دانستم که به جبهه بروم و از دین  حق که

همان اسلام است دفاع کنم.لذا اگر در حین انجام وظیفه

لیاقت شهادت را داشتم از امت حزب الله می خواهم ،

* اولاً که امام را تنها نگذارند* و به سخنان پدرانه و پند

آموز این مرد با خدا گوش فرا دهند.

* ثانیاً جبهه ها را خالی نگذارید* و هر وقت مسئولین

اعلام کردند در جبهه ها حضور پیدا کنند انقلاب  اسلام

را همانند جانتان محافظت کنید.

" بار خدایا ، می خواهم شمع باشم و در دل تاریکیهای

شب بسوزم تا از روشنائی وجودم بهره ببرند "

" خدایا ، می خواهم همچون شمع بسوزم امّا خاکستر نداشته

باشم، می خواهم شهید باشم ولی پیکر نداشته باشم "

" خدایا ، می خواهم همانند مفقودالاثرها باشم "

" ای خدایا بزرگ دست از این جهان فانی شسته ام و

برای ملاقات تو به کربلای ایران آمده ام از تو می خواهم

که مرا با اصحاب امام حسین (ع) محشور کنی "

" آرزو دارم که بر خاک داغ جبهه ها در خون سرخ

خود بغلطم و به یاد عاشورای حسین خود را در قدمگاه

مقدسش بیفکنم"

" خدایا، تو را شکر می کنم که راه شهادت را بر من گشودی

دریچه  ای پر افتخار از این دنیای فانی و خاکی به سوی آسمانها

باز کردی و لذت بخش ترین امید حیاتم را در اختیارم گذاشتی"


امّا سخنی با پدر بزرگووارم:

پدر جانم می دانم چه زحمتهای زیادی برایم کشیدی تا

اینکه مرا به این سن و سال رساندی تا شاید یک روزی

عصای دستت در خانه باشم مرا ببخش از اینکه نتوانستم

در آخر عمر پیری عصای دستت در خانه باشم ولی چون

جبهه ها احتیاج به نیرو داشت چون امام زمان (عج) سریاز

می خواست و چون اسلام و انقلاب در خطر بود لذا من هم

می بایستی به جبهه بروم .


پدر جان :

عشقی که جوانانتان را در برگرفته و از جان و زندگی

شیرین خود می گذرد نه عشق انداختن چند گلوله یا کشتن

چند دشمن خائن است بلکه شور اسلام و دست آوردهای آن

و گسترش انقلاب عزیزمان است که بخاطر آن سر از پا

نمی شناسند پس دعای خیرت بدرقه راهمان باشد. تا در این

راه بزرگ پیروز گردیم و به یاری الله بر دشمن ضد اسلام

پیروز گردیم.

امّا تو ای مادر مهربانم ،

که زحمتهای زیادی برایم کشیدی و شبها در کنار گهواره ام

نخوابیدی و از غذای خود گرفتی و به من دادی مرا ببخش

که نتوانستم زحمتهای تو را جبران کنم ولی تنها خواهشی که

از تو دارم این است که اگر شهید شدم برایم گریه و زاری نکن

بلکه باید افتخاری کنی که فرزندی را تربیت کردی و برای

یاری اسلام به جبهه فرستادی و در این راه شهید شد، چون من

امانتی از طرف خدا در دست شما بودم چه خوب این امانت را

به صاحبش بر گرداندی .


 برادران عزیزم :

امّا سخنی  به برادرانم ، برادران عزیزم هیچ وقت خودرا

از انقلاب و اسلام کنار نکشید ، مسجد را تنها نگذارید چون

همین مسجدهاست که انسان را از انحرافات دور می کند،

جبهه ها را خالی نگذارید و امام را تنها نگذارید .

خواهران عزیزم :

و سلام بر شما خواهر گرامیم ، شما باید با حجاب اسلامی

خود مشت محکمی بر دهان مزدوران شرق و غرب و جیره

خواران داخلی بزنید. و همچون زینب (س) صبور باشید هرگز

برایم گریه نکنید . و اگر می خواهید گریه کنید . به یاد شهدای

کربلا گریه کنید.


برادران و خواهرانم :

تنها چیزی که می خواهم به شما بگویم . این است که هر

چند شما را دوست دارم ، اما اسلام برایم عزیزتر از آن است.

که می خواهم جانم را در این راه فدا کنم و شما باید پرچم افتاده

ام را بر دست گرفته و راهم را ادامه دهید.

ای ملت :

مبادا خویشتن را واگذارید    امام خویش را تنها گذارید

زخون هر شهید لاله ای رست   مبادا روی لاله ها پا گذارید

در آخر از همه دوستان و آشنائیان و هم محلیان و همکلاسام

خاضعانه تفاضا دارم که اگر بدی از این حقیردیدید مرا ببخشید

دیگر عرضی ندارم جز آرزوی پیروزی رزمندگان اسلام و

طول عمر امام عزیز و شفای معلولین و مجروحین و آزادی

اسرای اسلام.


امام را در همه  حال دعا کنید .

بهرام لطفیان / 1367/2/1 

 

 

برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان (عج) ....... صلوات






تاریخ : دوشنبه 93/12/11 | 6:12 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر

  • تبلیغات متنی | مهم نیوز | ایکس باکس