سفارش تبلیغ
صبا ویژن



درد دل با دل داده....!

دل نوشته های یک دوست

 

 

سید عزیز! به یاد دارم و فراموش نمی کنم هر سال

محرم برای سه ساله ی ابا عبدالله (ع) می سرودی،

می خواندی و می گریستی.......


بسم رب الشهدا و الصدیقین

منَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ

فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلا


از مؤمنان مردانى هستند که به پیمانى که با

خدا بسته بودند وفا کردند. بعضى بر سر پیمان


خویش جان باختند و بعضى چشم به اهند

و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده اند


(سوره مبارکه احزاب، آیه 23)

سلام و درود خدا بر شهیدان!

سلام و درود خدا بر یک نامانی که در عهدشان

با خدا صادق بودند و شهادت شان گواه صدقشان


چندی ست که دل مان برای سید شهید، «مجتبی»

تنگ شده است.....

سیدی که مظهر خو
بی ها بود.

خالص، پاک و بی ریا بود
.

زاده ی زهرا(س)، فرزند مصطفی(ص)، بود.

مثل جدش حسین(ع) بی دست و سر جدا بود...

سیدی که صاف و ساده و بی نشون بود؛ با


همه جور بود، یکرنگ و باصفا و یه رو بود

سیدی که اهل دعا و طاعت بود؛ سراسر وجودش

 ذوب در ولایت بود

سیدی که وقتی آو
ردنش چند تا سوال کردم همه

 بی جواب موند...!!!

رفتم کنار بدن ارباً اربا، گفتم:

سید! به من بگو اون بدن رش
ید تو کجا بود؟! اون

موهای قشنگ تو کجا بود؟! آقا مجتبی درب


 شهادت بسته بود؛ چه جوری برای تو باز شده بود

شاید اونجا بهم گفته بود:


اگر آه تو از جنس نیاز است، در باغ شهادت باز، باز است.

آری سید! دلمان برای خاطرات با تو بودن تنگ شده است...

درد فراق اوج گرفته است...........


ای اشک ها امانم دهید در این وقت سحر به یاد او بنویسم.

سید عزیز! به یاد دارم و فراموش نمی کنم

هر سال محرم برای سه ساله ی اباعبدالله(ع)


 می سرودی، می خواندی و می گریستی.

رقیه ی دیروز تو «فاطمه خانم» امروز بزرگ

شده است و گاهی اوقات بهانه ی تو را می گیرد.


همان دختری که حتی در خرابه هم برایش سر

تو را نیاوردند. آری همان دختری که امروز

 قلبش فقط به یاد تو می تپد.


و سخن آخر با آنانی که مظلومانه تو را به شهادت رساندند؛

ای دشمنان اهریمن خوی! ای سلفیون سنگ دل!

ای وهابیون تروریست! شما حیوان صفتان! باقی


 ماندگان نسل ابوسفیان،معاویه و یزید هستید که

 لعنت خدا بر شما باد. شما از نسل همانانی هستید که

 مادرمان فاطمه(س) را بین در و دیوار قرار دادند.


همانانی که به گردن امام العارفین علی(ع) ریسمان

 انداختند. به هوش باشید که ما سربازان ولایت دست

 به غلاف شمشیر داریم و نگاه مان را به لبان ولی فقیه


 مان دوخته ایم و در انتظار منتقم خون شهدا نشسته ایم

تا زمین را از حضورتان پاک سازیم و به همراه

ولی مان پرچم یا فاطمه الزهرا(س) را در


 بقیع کنار قبر مادر سادات برافراشته نمائیم.


 والسلام علی من اتبع الهدی

سحر بیست و هشتم ربیع

الثانی1434

  
العبد محسن باباپور گل افشانی



برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان عج... صلوات






تاریخ : دوشنبه 93/10/8 | 1:51 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر

  • تبلیغات متنی | مهم نیوز | ایکس باکس