وصیت   شهید سید حسین حسینی به پدر و مادربزرگوارش

( شهدای مسجد پل سه تیر )


 
پدر عزیزم :


 

پدر عزیزم :


اما ای پدر ای که زحمت های زیادی برای من متحمل

 شده ای و خستگی را برخود ترجیح دادی و مرا بزرگ

کردی و لباس با برکت جهاد را بربدنم پوشاندی و مرا به


سوی جبهه روانه داشتی بر خدا توکل کن آری من میروم

 و خونم را فدای اسلام و قرآن میکنم و امام ای پدرم

 شما همچون امام  حسین (ع) که بالای سر علی اکبر

 بود صبر اختیار نمایید و همچنان بر خدا توکل کنید

مادر غزیزم :

اما ای مادرم ای که برای من مشکلات و بی خوابی هایی

 را تحمل کردی و لقمه ی نان خود را بر دهانم گذاشتی وبا

 چه سختی هایی من را به این جا رساندی و آرزو داشتی

من امید تو میبودم و در هنگام پیری عسای پیری شما

 میشدم و آرزو میکردی  روزی مرا در لباس دامادی

 ببینی و مرا در اغوش گیری  و مرا غرق بوسه

 می کردی ولی امروز خوشحال باش مادر عزیزم

  که فرزندت داماد شده است اما مادر جان حال

 باید جنازه ام را در اغوش بگیری دادمادت

 از سفر برگشته است.مادرم جنازه ام

 را غرق در بوسه کن و تابوتم را غرق

 در گل کن . مادرم از تو میخواهم اگر جنازه ام

  به دست شما نرسید به یاد دیگر مادران شهدای

 مفقود الجسد باشید که چگونه صبر را پیشه خود

 ساختند و هیچ نگران این مسئله نباشید ای که جده سادات

 زهرای عزیز مفقود الجسد میباشد وشما نیز توکل بر خدا کنید

امروز من می روم چرا که اسلام از من خون می طلبد

 زیرا که خطاب جهاد سراغم می آید ومن هم به

این خطاب لبیک می گویم واین را وظیفه خودم میدانم


برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان عج..... صلوات



 

 

 

 





تاریخ : جمعه 93/11/17 | 5:44 صبح | نویسنده : سیما رمضانیان | نظر

  • تبلیغات متنی | مهم نیوز | ایکس باکس