نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    121   122   123   124   125    >>    >
 
امشب ز غمت ميان خون خواهم خفت وز بستر عافيت برون خواهم خفت
باور نکني خيال خود را بفرست تا در نگرد که بي?تو چون خواهم خفت




ني قصه?ي آن شمع چگل بتوان گفت ني حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نيست يک دوست که با او غم دل بتوان گفت



تو بدري و خورشيد تو را بنده شده?ست تا بنده?ي تو شده?ست تابنده شده?ست
زان روي که از شعاع نور رخ تو خورشيد منير و ماه تابنده شده?ست


هر روز دلم به زير باري دگر است در ديده?ي من ز هجر خاري دگر است
من جهد همي?کنم قضا مي?گويد بيرون ز کفايت تو کاري دگراست


من باکمر تو در ميان کردم دست پنداشتمش که در ميان چيزي هست
پيداست از آن ميان چو بربست کمر تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست


ر گير شراب طرب?انگيز و بيا پنهان ز رقيب سفله بستيز و بيا
مشنو سخن خصم که بنشين و مرو بشنو ز من اين نکته که برخيز و بيا


گفتم که لبت، گفت لبم آب حيات گفتم دهنت، گفت زهي حب نبات
گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا شادي همه لطيفه گويان صلوات



ماهي که قدش به سرو مي?ماند راست آيينه به دست و روي خود مي?آراست
دستارچه?اي پيشکشش کردم گفت وصلم طلبي زهي خيالي که توراست



جز نقش تو در نظر نيامد ما را جز کوي تو رهگذر نيامد ما را
خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت حقا که به چشم در نيامد ما را



اين دنيا سرايي است كه ما در آن چند روزي بيش نيستيم. اين دنيا پر از رنگها و نيرنگها و دلبستگي‌هاي پوچ مي‌باشد كه مانند ماري خوش خط و خال انسان را به خود مشغول مي‌كند و ما دو راه بيشتر نداريم؛ يا ماندن و غوطه‌ور بودن در اين منجلاب دو روزه، يا دل كندن و جهش كردن و روح را پرواز دادن به ملكوت اعلي.

فرازي از وصيت‌نامهشهيد احمد سليماني

K.S در رونمايي از مستند پرونده هاي

http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=9976
دخيل التماسم را به چشمانت بسته ام (يا مهدى)
خوشا روزي که تقويم جمعه اي با رنگ سبز داشته باشد
(روز ظهور حضرت مهدي)
جشن سراسري
هر روزي که مي گذرد
يک روز به ظهور امام زمان نزديک تر مي شويم
اما به خود امام زمان چطور
غفلت از يار گرفتار شدن هم دارد/از شما دور شدن هم زار شدن هم دارد/هرکه از چشم بيفتاد محلش ندهند/عبد آلوده شدن خوار شدن هم دارد
 <    <<    121   122   123   124   125    >>    >