زندگي رو زياد جدي نگير!!
هيچکس تا به حال زنده از زندگي بيرون نيامده ...
اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبيّا اِلاّ بِصِدْقِ الْحَديثِ وَ اَداءِ الاَمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ؛
خداوند عزوجل هيچ پيامبرى را نفرستاد، مگر به راستگويى و برگرداندن امانت به نيكوكار و بدكار .
مَا كَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله اَلْعِبادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : اِنّا مَعاشِرَ الاَنْبياءِ اُمِرْنا اَنْ نُـكَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛
رسول خدا صلىاللهعليهوآله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوييم.
خَمْسٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلينَ: اَلْحَياءُ وَ الْحِلْمُ وَ الْحِجامَةُ وَ السِّواكُ وَ التَّعَطُّرُ؛
پنج چيز از سنت پيغمبران است: حيا، بردبارى، حجامت كردن، و مسواك و عطر زدن.
اَكْرَمُ اَخلاقِ النَّبيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُهَداءِ وَ الصّالِحينَ التَّزاوُرُ فِى اللّهِ؛
بزرگوارانه ترين اخلاق پيامبران، صديقين (انسانهاى راستين) شهدا و صالحين، ديدار يكديگر براى خداست.
... فَاِن قالَ قائِلٌ : فَلِمَ وَجَبَ عَلَيْهِمْ مَعْرِفَةُ الرُّسُلِ وَالاِقْرارُ بِهِم وَالاِذعانُ لَهُم بِالطّاعَةِ؟ قيلَ : لاِنـَّهُ لَمّا اَنْ لَمْ يَكُنْ فى خَلْقِهِمْ وَ قُواهُم ما يُكْمِلونَ بِهِ مَصالِحَهُم وَ كانَ الصّانِعُ مُتَعاليا عَنْ اَنْ يُرى وَ كانَ ضَعْفُهُمْ وَ عَجْزُهُمْ عَنْ اِدْراكِهِ ظاهِرا ، لَمْ يَكُنْ بُدٌّ لَهُمْ مِنْ رَسولٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُمْ مَعْصومٍ ، يُؤَدّى اِلَيْهِم اَمْرَهُ وَ نَهْيَهُ وَ اَدَبَهُ ، و يَقِفُهُمْ عَلى ما يَكونُ بِهِ اجْتِرارُ مَنافِعِهِمْ وَ مَضارِّهِم ؛
اگر كسى بگويد : چرا شناخت پيامبران و اعتراف به آنها و اقرار به (لزوم) اطاعت از آنان ، بر مردم واجب است؟ در پاسخ گفته شود : چون در وجود مردم و قواى آنان ، چيزى نيست كه با آن ، مصالحشان را كامل سازند و آفريدگار نيز برتر از آن است كه ديده شود ، سستى و ناتوانى آنان از ادراك او آشكار است ، پس چاره اى جز اين نيست كه ميان خداوند و مردم ، پيام آورى معصوم باشد كه اوامر و نواهى و ادب (و آموزههاى) او را به ايشان برساند و آنها را به آنچه مايه سود و زيانشان است ، آگاه سازد.
اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبياءِ بِمُداراةِ النّاسِ، كَما اُمِرْنا بِاِقامَةِ الفَرائِضِ؛
ما پيامبران، همانگونه كه به برپا داشتن واجبات مأمور شدهايم، به مدارا كردن با مردم نيز مأمور شدهايم.
لَمْ يَبْعَثِ اللّهُ نَبيّا قَطُّ اِلاّ بِالْبِرِّ وَالْعَدْلِ؛
خداوند هيچ پيامبرى را جز به نيكى و عدالت بر نينگيخت.
كادَ الحَليمُ أَن يَكونَ نَبيّا؛
آدم بردبار به پيامبرى نزديك است.
إِنَّ الانبياءَ إِنَّما فَضَّلَهُمُ اللّه عَلى خَلقِهِ بِشِدَّةِ مُداراتِهِم لأَعداءِ دينِ اللّه وَحُسنِ تَقيَّتِهِم لأَجلِ إِخوانِهِم فِى اللّه ؛
خداوند از اين رو پيامبران را بر ديگر مردمان برترى داد كه با دشمنان دين خدا بسيار با مدارا رفتار مى كردند و براى حفظ برادران همكيش خود نيكو تقيه مى كردند.
أَدِّبوا أولادَكُم عَلى ثلث خِصالٍ: حُبِّ نَبيِّكُم وَحُبِّ أَهلِ بَيتِهِ وَ قِراءَةِ القُرآنِ؛
فرزندان خود را به كسب سه خصلت تربيت كنيد: دوستى پيامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت قرآن.
مِن اَخلاقِ النبياءِ التَّنَظُّفُ؛
پاكيزگى از اخلاق پيامبران است.
مَرَّ رَسُولُ اللهِ (ص) بِجَديٍ أَسَکَّ مُلقًي عَلَي مَزبَلَة مَيتاً فَقَالَ لِأَصحَابِهِ کَم يُسَاوِي هَذَا فَقالُوا لَعَلَّهُ لَو کَانَ حَيَّاً لَم يُسَاوِي دِرهَماً فَقَالَ النَّبِيُّ (ص) و الَّذِي نَفسِي بِيَدِهِ لَلدُّنيَا أَهوَنُ عَلَي اللهِ مِن هَذَا الجِديٍ عَلَي أَهلِهِ
روزي رسول خدا (ص) از کنار بزغاله گوش بريده مرده اي که در زباله دان افتاده بود، گذر مي کرد.پس رو به اصحاب کرد و فرمود :اين ، به چند ارزد. گفتند: شايد اگر زنده بود، يک درهم. پيامبر (ص) فرموده: به خدايي که جانم در دست اوست، دنيا در پيشگاه خدا، بي ارزش تر از اين بزغاله نزد صاحبش.
قالَ اللهُ عَرَّ وَ جَلَّ لَو لَا أن يَجِدَ عَبدِيَ المُومِنُ فِي قَلبِهِ لَعَصَّبتُ رَأسَ الکَافِرِ بِعِصَابَةِ حَدِيدٍ لا يُصَدَّعُ رأسُهُ أَبَدا.
خداوند عروجل مي فرمايد اگر بنده مومن من دل آزرده نمي شد، سر انسان کافر را با دستمالي آهنين مي بستم، تا هرگز دچار سردرد نشود.