درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    76   77   78   79   80    >>    >
 

وَ مَن شَهِدَ شَهادَةَ حَقٍّ لِيُحيِىَ بِها حَقَّ امرِى‏ءٍ مُسلِمٍ اَتى يَومَ القيامَةِ وَ لِوَجهِهِ نورٌ مَدَّ البَصَرِ تَعرِفُهُ الخَلايِقُ بِاسمِهِ وَ نَسَبِهِ ؛

كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مى ‏شود كه پرتو نور چهره ‏اش، تا چشم كار مى ‏كند ديده مى‏ شود و خلايق او را به نام و نسب مى ‏شناسند.

إِنَّمَا يُدَاقُّ اللَّهُ الْعِبَادَ فِي الْحِسَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِي الدُّنْيَا

خدا در روز قيامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلي که در دنيا به آنها داده است باريک بيني مي کند.


يُؤتى بِاَحَدٍ يَومَ القيامَةِ يوقَفُ بَينَ يَدَىِ اللّه‏ِ وَ يُدفَعُ إِلَيهِ كِتابُهُ فَلايَرى حَسَناتِهِ فَيَقولُ: اِلهى لَيسَ هذا كِتابى فَاِنّى لا اَرى فيها طاعَتى! فَيُقالُ لَهُ: اِنَّ رَبَّكَ لا يَضِلُّ وَ لايَنسى ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغتيابِ النّاسِ ثُمَّ يُؤتى بِآخَرَ وَ يُدفَعُ اِلَيهِ كِتابُهُ فَيَرى فيهِ طاعاتٍ كَثيرَةً فَيَقولُ: اِلهى ما هذا كِتابى فَاِنّى ما عَمِلتُ هذِهِ الطّاعاتِ فَيُقالُ: لاَنَّ فُلانا اغتابَكَ فَدُفِعَت حَسَناتُهُ اِلَيكَ؛

روز قيامت فردى را مى‏ آورند و او را در پيشگاه خداوند نگه مى‏ دارند و كارنامه‏اش را به او مى‏ دهند، اما حسنات خود را در آن نمى ‏بيند. عرض مى‏كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى‏ بينم! به او گفته مى ‏شود: پروردگار تو نه خطا مى‏كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى‏ آورند و كارنامه ‏اش را به او مى ‏دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى‏ كند. عرض مى‏ كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده‏ام! گفته مى‏ شود: فلانى از تو غيبت كرد، حسنات او به تو داده شد.

ما مِن إنسانٍ يَطعَنٌ في عَينِ مُومِنٍ إلّا مات بِشَرّ ميتَةٍ و کانَ قمِناً أن لا يَرجِعَ إلَي خَيرٍ.

هر که پيش روي مومني به او طعنه زند مرگ بدي در انتظار او بوده و سزاوار است روي خير و سعادت را نبيند.


لا يَسعَدُ أحَدٌ إلاّ بِإقامَةِ حُدودِ اللّه‏ِ وَ لا يَشقى أحَدٌ إلاّ بِإِضاعَتِها؛

هيچ كس جز با اجراى حدود و احكام خدا خوشبخت نمى ‏شود و جز با ضايع كردن آن بدبخت نمى‏ گردد.


إنَّ أسعَدَ الناسِ في الدنيا مَن عَدَلَ عَمّا يَعرِفُ ضُرَّهُ، وإنَّ أشقاهُم مَنِ اتَّبَعَ هَواهُ؛

خوشبخت ترين مردم در دنيا، كسى است كه از آنچه مى داند برايش زيان آور است دورى كند و بدبخت ترين آنان كسى است، كه از هواى نفس خود پيروى كند.


إنَّ حَقيقَةَ السَّعادَةِ أن يُختَمَ لِلْمَرءِ عَمَلُهُ بِالسَّعادَةِ و إنَّ حَقيقَةَ الشَّقاءِ أن يُختَمَ لِلْمَرءِ عَمَلُهُ بِالشَّقاءِ؛

براستى كه حقيقت خوشبختى آن است كه پايان كار انسان خوشبختى باشد و حقيقت بدبختى آن است كه كار انسان به بدبختى خاتمه يابد.


اَلتَّوفيقُ مِنَ السَّعادَةِ وَ الْخِذلانُ مِنَ الشَّقاوَةِ؛

توفيق [انجام كار نيك] از خوشبختى و بى توفيقى از بدبختى است.


مَن أجهَدَ نَفسَهُ فى إصلاحِها سَعِدَ، مَن أهمَلَ نَفسَهُ فى لَذّاتِها شَقِىَ وَ بَعُدَ؛

هر كس براى اصلاح خود، خويشتن را به زحمت بيندازد، خوشبخت مى‏ شود هر كس خود را در لذت‏ها رها كند، بدبخت مى‏ گردد و بى ‏بهره مى‏ ماند.


لا يَسعَدُ امْرُؤٌ إلاّ بِطاعَةِ اللّه‏ِ سُبحانَهُ وَ لا يَشقَى امْرُؤٌ إلاّ بِمَعصيَةِ اللّه‏ِ؛

هيچ كس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى‏گردد.


مَن ضَمِنَ وَصيَّةَ الْمَيِّتِ مِن أمرِ الْحَجِّ فَلا يَعجُزَنَّ فيها فَإنَّ عُقُوبَتَها شَديدَةٌ وَ نَدامَتَها طَويلَةٌ، لا يَعجُزُ عَن وَصيَّةِ الْمَيِّتِ إلاّ شَقىٌّ وَ لا يَقومُ بِها إلاّ سَعيدٌ؛

هر كس وصيت ميت را در كار حج بر عهده بگيرد، نبايد در آن كوتاهى كند، زيرا عقوبت آن سخت و پشيمانى‏ اش طولانى است. از وصيت ميت جز بدبخت كوتاهى نكند و به آن جز خوشبخت عمل ننمايد.


إنّى قَد قَضَيتُ لِكُلِّ قَومٍ هاديا أهدى بِهِ السُّعَداءَ وَ يَكونُ حُجَّةً عَلَى الأشْقياءِ؛

من براى هر قومى راهنمايى قرار دادم، كه خوشبختان را به وسيله آن هدايت مى‏كنم و حجتى براى بدبختان است.


اَلدُّنيا دارُ بَلاءٍ وَ مَنزِلُ بُلغَةٍ وَ عَناءٍ قَد نَزَعَتْ عَنها نُفُوسُ السُّعَداءِ وَ انتَزَعَت بالْكُرهِ مِن أيدِى الأْشْقياءِ فَأَسعَدُ النّاسِ بِها أرغَبُهُم عَنها و أشقاهُم بِها أرغَبُهُم فيها؛

دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده ‏اند و از دست بدبختان به زور گرفته مى‏ شود پس خوشبخت ‏ترين مردم، بى‏ ميل‏ترين آنان به دنيا و بدبخت ‏ترين مردم، مايل‏ ترين آنان به دنياست.


اَلسَّعيدُ مَنِ اخْتارَ باقِيَةً يَدومُ نَعيمُها على فانيَةٍ لا يَنفَدُ عَذابُها وَ قَدَّمَ لِما يَقدِمُ عَلَيهِ مِمّا هُوَ فى يَدَيهِ قَبلَ أن يُخَلِّفَهُ لِمَن يَسعَدُ بِإنفاقِهِ وَ قَد شَقىَ هُوَ بِجَمعِهِ؛

خوشبخت كسى است كه سراى باقى را كه نعمتش پايدار است بر سراى فانى كه عذابش بى ‏پايان است برگزيند و از آنچه در اختيار دارد براى سرايى كه به آنجا مى ‏رود پيش فرستد قبل از آن‏كه آنها را براى كسى بگذارد كه او با انفاق آن خوشبخت مى ‏شود ولى خودش با گردآورى آن (دارايى‏ها) بدبخت شده است.


بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه‏ُ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛

به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه ‏السلام هدايت مى ‏يابيد و به وسيله حسن احسان مى‏ شويد و به وسيله حسين خوشبخت مى ‏گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى‏كند.


 <    <<    76   77   78   79   80    >>    >