درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    81   82   83   84   85    >>    >
 
تا زهره و مه در آسمان گـشت پديد
بـهتر ز مي ناب کـسي هـيچ نديد
من در عجبم ز مي فروشان کايشان
زين به که فروشند چه خواهند خريد.
فردا علم نفاق طي خواهم کرد
با موي سپيد قصد مي خواهم کرد
پيمانه عمر من به هفتاد رسيد
اين دم نکنم نشاط کي خواهم کرد.

افسوس که نامه جواني طي شد
وان تازه بهار زندگاني طي شد
حالي که ورا نام جواني گفتند
معلوم نشد که او کي آمد کي شد.

افسوس که سرمايه ز کف بيرون شد
در پاي اجل بسي جگر ها خون شد
کس نامد از آن جهان که پرسم از وي
کاحوال مسافران دنيا چون شد
زان پيش که نام تو ز عالم برود
مي خور که چو مي بدل رسد غم برود
بگشاي سر زلف بتي بند به بند
زان پيش که بند بندت از هم برود.
اکنون که ز خوشدلي بجز نام نماند
يک همدم پخته جز مي خام نماند
دست طرب از ساغر مي باز مگير
امروز که در دست بجز جام نماند.
+ شكوهي 


سلام يه اشتباهي درباره ي جمله اي که از امام علي نوشته بودم شده عذر مي خوام(البته اگه براي شما فرستاده باشم )

درستش اينه
«از دست دادنِ دوستان، بيگانگي [غربت] است.»
علي بن ابي‌طالب نهج البلاغه، کلمات قصار


خبر آمد خبري در راه است

سرخوش ان دل که از آن آگاه است


شايد اين جمعه بيايد شايد

پرده از چهره گشايد شايد


دست افشان پاي کوبان مي روم

بر در سلطان خوبان مي روم...

سلام ممنون که به وبلاگ من سرزديد

هيچ چيز بيهوده تر از اين نيست که انرزي ات را صرف نگراني کني...
هر چه بيش تر خودت را درگير مشکل کني ان مشکل سخت تر ميشود...
مسايل را خيلي جدي نگير...
زندگي ات را با ارامش سپري کن نه با افسوس...
هيچ چيز بيهوده تر از اين نيست که انرزي ات را صرف نگراني کني...
هر چه بيش تر خودت را درگير مشکل کني ان مشکل سخت تر ميشود...
مسايل را خيلي جدي نگير...
زندگي ات را با ارامش سپري کن نه با افسوس...
هيچ چيز بيهوده تر از اين نيست که انرزي ات را صرف نگراني کني...
هر چه بيش تر خودت را درگير مشکل کني ان مشکل سخت تر ميشود...
مسايل را خيلي جدي نگير...
زندگي ات را با ارامش سپري کن نه با افسوس...
هيچ چيز بيهوده تر از اين نيست که انرزي ات را صرف نگراني کني...
هر چه بيش تر خودت را درگير مشکل کني ان مشکل سخت تر ميشود...
مسايل را خيلي جدي نگير...
زندگي ات را با ارامش سپري کن نه با افسوس...
کجاييد اي شهيدان خدايي
بلاجويان دشت کربلايي
کجاييد اي سبک روحان عاشق
پرنده‌تر ز مرغان هوايي
کجاييد اي شهان آسماني
بدانسته فلک را درگشايي
کجاييد اي ز جان و جا رهيده
کسي مر عقل را گويد کجايي
کجاييد اي در زندان شکسته
بداده وام داران را رهايي
کجاييد اي در مخزن گشاده
کجاييد اي نواي بي‌نوايي
در آن بحريد کاين عالم کف او است
زماني بيش داريد آشنايي
کف درياست صورت‌هاي عالم
ز کف بگذر اگر اهل صفايي
دلم کف کرد کاين نقش سخن شد
بهل نقش و به دل رو گر ز مايي
برآ اي شمس تبريزي ز مشرق
که اصل اصل اصل هر ضيايي
خدايا، فضاي دل هايمان را هيچگاه از عطر ياد شهدا خالي نفرما.
الهي آمين
زندگي بي شهادت، رياضت تدريجي براي رسيدن به مرگ است.
(شهيد محمد عبدي)
 <    <<    81   82   83   84   85    >>    >