نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    141   142   143   144   145    >>    >
 

لب تشنه ام از سپيده آبم بدهيد

جامي ز زلال آفتابم بدهيد

من پرسش سوزان حسينم ياران

با حنجره عشق جوابم بدهيد


شوريده سري که شرح ايمان مي کرد

هفتاد و دو فصل سرخ عنوان مي کرد

با ناي بريده نيز بر منبر ني

تفسير خجسته اي ز قرآن مي کرد




هر سال براي تو سيه مي پوشيم

در دسته ي عاشقان علم بر دوشيم

ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز

با ياد لب تو آب را مي نوشيم




امــام صابــران بـودم، خميدم

جدا از شاخه شد يـاس اميدم

چو دست از جسم عباسم جدا شد

سـر خود را به نوک نيزه ديدم


عشقي به حسين عشق زينب نشود

اين عشق جدا ز شيعه يارب نشود

در روز و شبي که من نگريم ز غمش

آن شام سحر و آن سحرم شب نشود


ماهي که ز آفتاب روشن تر بود

لب تشنه آب و تشنه باور بود

مي رفت و دل از حسين مي برد که او

پيغمبر کربلا، علي اکبر بود



عاشورا،آواي جاودان حنجره زخمي وجدان است.

درقلب هاي مؤمنان،شعله هاي عاشورايي هماره زنده و تابنده است.


بهـارِ بـاغِ دل از گريـه محـرّم توست

بهشت، برگ گلي از شراره غـم توست

محرمت بـه من احرامي سيـه بخـشيد

کسي که مَحرم اين جامه گشت، محرم توست




عاشورا،فصل يتيمي گل ها وجوانه هاي ايمان است که با خون هاي پاک شهيدان آبياري

شده اند.



عاشورا،کتاب جامع عشق است و بي حسين(ع) تاريخ ما ابتر بود وهر حماسه،قصه بي

روحي که جز ملال خاطر و کسالت روح حاصلي نداشت. \


عاشورا،باهمه غم بار بودنش ،زيباترين تابلويي است که شگفت انگيزترين قطعه

هستي را نمايش مي دهد.




عاشورا،عروه الوثقاي نجات و سنگ نشان هدايت و کربلا،نقطه بيداري و کانون ظلمت

زدايي است.





هرکس کربلا را عشق مي ورزد،بايد فاصله خويش با کربلا را اندازه بگيرد و از خويش

بپرسد:برلب فرات زندگي،تا کنون چند بار به خاطر ديگران از خودگذشته است؟



السلام اي وادي کرببلا

السلام اي سرزمين پر بلا

السلام اي جلوه گاه ذوالمنن

السلام اي کشته هاي بي کفن



کاش بوديم آن زمان کاري کنيم

از تو و طفلان تو ياري کنيم

کاش ما هم کربلايي مي شديم

در رکاب تو فدايي مي شديم



 <    <<    141   142   143   144   145    >>    >